در مورد فرهنگ کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم

در مورد کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم، قرار است اطلاعاتی و محتوایی در جهت مسایل روز و وقایع و رخداد های علمی، هنری و ادبی کانادا ارایه دهد.

در مورد کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم، قرار است اطلاعاتی و محتوایی در جهت مسایل روز و وقایع و رخداد های علمی، هنری و ادبی کانادا ارایه دهد. اخبار و فستیوال های هنری همچنین اتفاقات دنیای ادبیات، سینما، تئاتر که برای ما فارسی زبان ها در اقصی نقاط دنیا اعم از کانادا می تواند جذاب باشد. هدف از این وبلاگ معرفی بخشی از فرهنگ در سرزمین کانادا است.

۸ مطلب در اسفند ۱۴۰۰ ثبت شده است

برخی کشورها با اولین جوانه‌های رویش در طبیعت سال خود را نو و تقویم رسمی خود را با جشن «نوروز» آغاز می‌کنند.

نوروز که برگرفته از زبان اوستایی است به معنای روز آغاز اعتدال بهاری می‌باشد. در این مقطع از زمان خورشید با گذشتن از خط استوا ساعات روز و شب را در زمین با هم برابر می‌کند. و به همین دلیل در تقویم شمسی این روز آغاز سال جدید است، امسال نیز زمان تحویل سال جدید ساعت ۱۹ و ۳ دقیقه و ۲۶ ثانیه روز یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ هجری شمسی مصادف با ۱۷ شعبان ۱۴۴۳ هجری قمری و ۲۰ مارس ۲۰۲۲ میلادی می‌باشد.

کشورهایی که تقویم رسمی آن‌ها شمسی است مثل ایران و افغانستان اول فروردین نخستین روز از سال محسوب می‌شود. بسیاری از کشورهایی هم که از تقویم شمسی استفاده نمی‌کنند فرارسیدن بهار را با آداب و رسوم خاصی جشن می‌گیرند.

جشن نوروز در سال ۱۳۸۸ توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) ثبت جهانی شد زیرا یش از ۳۰۰ میلیون نفر در ۱۳ کشور دنیا آن را به رسمیت می‌شناسند. همچنین ۲۱ مارس برابر اول فروردین توسط مجمع عمومی سازمان ملل روز جهانی نوروز نام گذاری شده است.

کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، آذربایجان، گرجستان، قزاقستان، قرقیزستان، آلبانی، ازبکستان، کوزوو، کردستان، ترکمنستان و عراق برای برگزاری نوروز تعطیلات رسمی دارند که در بین آن‌ها ایران بیشترین روزهای تعطیل را به این مناسبت به خود اختصاص داده همچنین در این کشور طولانی ترین تطیلات در طول سال تعطیلات بهاری است.

علاوه بر این کشورهای هند، ترکیه، مصر، امارات، فرانسه، تاتار روسیه، انگلستان، کانادا، هلند، آلمان، آمریکا، لبنان، چین، سوئد و سوریه نیز فرارسیدن بهار را به صورتی متفاوت جشن می‌گیرند.

برگزاری نوروز گرچه در اکثر کشورها رسوم مشترکی از جمله خرید لباس نو، پختن شیرینی و غذاهای خاص، دید و بازدید و خانه تکانی دارد اما هر کشوری با توجه به فرهنگ و آداب رسوم منطقه خود آن را جشن می‌گیرد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

نوروز در ایران

ایرانیان به رسم نیاکان خود جشن نوروز را با خانه تکانی از جمله شست و شو و نظافت محیط زندگی خود آغاز می‌کنند. در شب سال نو در این کشور جوانان به دیدن بزرگترها رفته و از آنان عیدی می‌گیرند. از غذاهای مرسوم در سال نو سبزی پلو با ماهی و کوکو سبزی و شیرینی نخودی است.

از دیگر رسوم مهم در این کشور چیدن سفره هفت سین است که باید از ۷ سین از جمله سبزه، سماق، سنجد، سمنو، سکه، سیب و سرکه. معمولا در کنار این ۷ سین ایرانیان آینه و قرآن نیز قرار می‌دهند. ۱۳ فروردین آخرین روز از جشن نوروز است که به آن «۱۳ به در» نیز می‌گویند. در این روز ایرانیان به دامان طبیعت رفته و برای رسیدن به آرزوهای خود سبزه گره می‌زنند.

نوروز در افغانستان

همانند ایران نوروز بزرگترین جشن در افغانستان نیز می‌باشد. در ولایت های مختلف این کشور نوروز با تفاوت‌های کوچکی جشن گرفته می‌شود  و حال و هوای خاصی دارد مثلا مزار شریف غرق در لاله‌های قرمز می‌شود و در کابل زنان در شب سال نو دور هم جمع می‌شوند و سمنو می‌پزند و آواز می‌خوانند و در بدخشان در روز دوم فروردین بزرگترها آبگوشت «باج» می‌پزند.

در این کشور نیز بازار دید و بازدیدها در ایام نوروز داغ است و تازه دامادها برای نوعروسان خود پیشکشی عیدی می‌برند.

یکی از رسوم این منطقه انجام بازی‌های جمعی مثل بادبادک بازی کودکان، کشتی، اسب سواری و بزکشی است.

نوروز در کشورهای آسیای مرکزی

یکی از جشن‌های مهم در ۵ کشور آسیای مرکزی نوروز است. در این روز قرقیزها در خیابان‌ها و مراکز تفریحی شهر جمع شده و به بازی‌های مختلف از جمله طناب بازی، سوارکاری و … می پردازند.

برای مدت ها برگزاری جشن نوروز در کشورهای کمونسیتی و شوروی ممنوع بود و اغلب این کشورها پس از رسیدن به استقلال تواستند دوباره نوروز و فرارسیدن طبیعت را جشن بگیرند. تاجیک ها لباس نو به تن کرده و به دیدن بزرگ ترها می روند. اغلب در نوروز جشنواره‌ها و مراسم جمعی مختلفی با رنگ و بوی بهار در تاجیکستان برگزار می‌شود.

قزاق ها به یاد نیاکان خود چادرهای عشایری برپا می‌کنند و با چیدن ۷ سین و انجام ورزش‌ها و رقابت‌های ورزشی به جشن و پایکوبی می‌پردازند.

در کشور آذربایجان نوروز با جشنواره‌های غذایی رنگارنگی همراه است. مردم در این روز دور هم جمع می‌شوند، آتش بازی می‌کنند و با موسیقی و رقص بهار را جشن می‌گیرند.

در ترکمنستان مردم در نوروز رسوم مشابه بقیه کشورهای منطقه را دارند و زنان سمنو می‌پزند، دختران لباس نو به تن می‌کنند و بزرگ تر ها عیدی می‌دهند.

نوروز در گرجستان و ارمنستان

گرجی ها نیز با رقص‌های سنتی و اسب سواری به استقبال نوروز می‌روند و غذاهای مخصوص این روز را که معمولا از ۷ میوه ترکیب شده را می‌پزند.

ارمنی‌ها نیز با آتش بازی و موسیقی و پایکوبی نوروز را مانند دیگر مردم این منطقه جشن می‌گیرند.

نوروز در پاکستان

نام دیگر نوروز در پاکستان جشن «عالم افروز» است. مردم این کشور این جشن را به رنگین تر حالت ممکن برگزار می‌کنند. لباس‌های رنگی می‌پوشند و شیرینی‌های مختلف از جمله «سوهن حلوا»، «گلاب حامن»، «رس ملائی»، «شکرپاره»، «لدو»، «کریم رول» و «کیک برفی» می‌پزند.

نوروز در تانزانیا

در پی مهاجرت برخی ایرانیان به این کشور در سال‌های بسیار دور و برپا داشتن آیین باستانی نوروز توسط مهاجران ایرانی، با گذشته زمان مردم این کشور آفریقایی نیز به جشن نوروز و آداب و رسوم مربوط به آن علاقه مند شدند و با انجام بسیاری از سنت‌های باستانی مربوط به نوروز به استقبال بهار می‌روند.

 

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/take-a-look-at-nowruz-celebrations-around-the-world/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۰۰ ، ۱۵:۴۷
سمیرا مرادی

خانه تکانی، رسم زیبایی است که همانند ده‌ها سنت پسندیده‌ی دیگر از ایرانیان باستان به یادگار مانده است.

بر اساس این سنت، اعضای خانواده مشغول نظافت اساسی منزل می‌شوند و تلاش می‌کنند تا قبل از فرارسیدن عید نوروز، چهره‌ای تمیزتر و با نشاط‌تر به فضای زندگی بدهند.

رسمی که با عنوان خانه تکانی در بین مردم شناخته می‌شود.

دکتر عباس آذر انداز استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی در دانشگاه شهید باهنر کرمان خانه تکانی را شامل رفت و روب خانه، شستن فرش‌ها و قالی‌ها، سفید کردن ظروف مسی و دیوارهایی که یک سال غبار گرفته و تیره شده‌اند، می‌داند. و می‌گوید:

زمان‌های قدیم در خانه تکانی ظرف‌های سفالین مستعمل و خراب، مانند:

کوزه‌ها را هم می‌شکستند و ظرف‌های نو را جایگزین می‌کردند. خانه‌تکانی و زدودن آلودگی و پلشتی‌ها از فضای خانه و کاشانه در آخر سال، مظهر و نمادی از بیرون کردن ارواح خبیث، ناپاک و فرسوده از محیط زیست و زدودن سیاهی، فقر، اندوه و آماده کردن فضای خانه در آستانه‌ی نوروز است.

برخی پژوهشگران، خانه‌تکانی و آرایش محیط زندگی را از دستورات آئین زرتشت می‌دانند. زیرا فکر می‌کنند رابطه‌ای بین فروهرها، ارواح پاک و نیک با نامگذاری اولین ماه فصل بهار، یعنی فروردین وجود دارد. به گواهی بیشتر منابع حتی اوستا، فرود فروهرها در روزهای پایانی سال کهنه و چند روز نخست سال نو انجام می‌شود.

دکتر فاطمه شیبانی فرد استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی در دانشگاه ولی عصر رفسنجان فلسفه‌ی خانه تکانی را فراتر از تمیز کردن خانه برای ورود به سال نو می‌داند و می‌گوید:

در روزگار کهن اعتقاد ایرانیان بر این بود که ارواح درگذشتگان در روز‌های آخر سال و بیشتر در ۵ روز مانده به سال جدید به زمین آمده و به خانه‌های خود می‌روند. لذا، اعضای خانواده برای پذیرایی از ارواح درگذشتگان کارهایی را انجام می‌دادند که یکی از آن‌ها تمیز کردن خانه یا خانه تکانی بود. روح افراد متوفی که در باور ایرانیان باستان و پیروان آئین زردشتی، فروهر نام دارند، یکی از ابعاد وجودی انسان را تشکیل می‌دهند که خوشحال کردن آن‌ها از جمله دغدغه‌های مردم در ایران باستان بود. خانه‌تکانی یک اتحاد ملی و رسم قدیمی است و هنوز هم مانند گذشته، در سراسر ایران میان مردم معمول است.

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/a-tradition-left-over-from-ancient-iran/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۰۰ ، ۱۵:۵۲
سمیرا مرادی

شخصیت ویلیام رایت به عنوان اولین پزشک سیاه پوست در کانادا درخشان و مرموز است.

به گزارش رسانه هدهد کانادا، فرانک مکی، نویسنده در این رابطه می‌گوید که رایت بیشتر به خاطر شکستن سد رنگین پوستان شناخته شده است. زیرا وارد دنیای نخبگان پزشکی سفید پوست در دانشگاه مک گیل در مونترال شده بود.

وی افزود: فکر می‌کنم در آن زمان، ایده‌ای در این رابطه بود ولی انجام نشد.

ویلیام رایت در سال ۱۸۲۷، زمانی که برده‌داری هنوز در کانادا قانونی بود. از پدری سیاه‌ پوست و مادری سفید پوست در شهر کبک متولد شد.

او نه تنها به دلیل رنگ پوست، بلکه به دلیل هوشش از بقیه متمایز بود.

مکی تصریح کرد: او به عنوان شاگرد دکتر که در مک گیل ثبت نام و تدریس می‌کرد و کلاس‌های پزشکی خود را در آنجا شروع کرد.

رایت به عنوان جراح، متخصص زنان و زایمان به کار ادامه داد و به عنوان رئیس بخش فارماکولوژی خدمت کرد-کاری که برای یک مرد سیاه پوست در قرن نوزدهم بی‌سابقه بود.

مکی با بیان اینکه در آن زمان به یک دکتر سیاه پوست اجازه داده نمی‌شود کاری انجام شود‌، افزود: در سال ۱۸۸۲، شاگردان رایت در واقع شکایت کردند که او پیشرفت‌های پزشکی را دنبال نمی‌کند و درخواست کردند که او را حذف کنند و او در نهایت استعفا داد.

ولی هیچ مدرکی مبنی بر ارتباط خروج او با نژادش وجود ندارد.

با این وجود، دوروتی ویلیامز، مورخ خاطرنشان می‌کند که پس از جنگ داخلی ایالات متحده، واکنش‌های زیادی در محوطه دانشگاه‌ها وجود داشت.

ویلیامز افزود: آنچه در مک گیل اتفاق افتاد، زمانی که دانشجویان رای دادند دکتر رایت را کنار بگذارند، در واقع در ایالات متحده، درست در سراسر آمریکا اتفاق افتاده است.

استادان مستعدی که ۵، ۱۰ سال تدریس می‌کردند به همین ترتیب از سمت خود کنار گذاشته شدند.

اما ویلیام رایت هرگز نژاد خود را پنهان نکرد.

او در سال ۱۸۶۱، سرشماری کننده او را به عنوان یک رنگین پوست و در سرشماری سال ۱۹۰۱، او را سیاه پوست معرفی کرد.

با این حال، خواهرزاده بزرگ او، ساندرا استاک، می‌گوید که از رنگ او آگاه نبوده است.

او می‌گوید، در طول سال‌ها داستان‌هایی درباره او شنیده بود، اما تنها پس از انجام آزمایش DNA که نشان داد رایت سیاه‌ پوست است. با وجود اینکه حرفه پزشکی او به پایان رسید، مکی و استاک می‌گویند که هر دو معتقدند میراث ماندگار رایت به خاطر موانعی است که او بخاطر سیاه پوستان بودند در مسیرش داشت، برداشت.

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/a-look-at-the-lasting-legacy-of-canada-s-first-black-doctor-william-wright/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۹:۲۶
سمیرا مرادی

بومیان اولیه کاپاوه آلبرتای شمالی از کشف ۱۶۹ گور احتمالی با استفاده از رادار نفوذی زمین در محل یک مدرسه شبانه روز سابق خبر دادند.

به گزارش رسانه هدهد کانادا، به گفته این بومیان که در حدود ۳۷۰ کیلومتری شمال غربی ادمونتون ساکن هستند، یک پهپاد تخصصی نیز برای یافتن شواهدی از گورها در سایت سابق ماموریت گروارد استفاده شده است.

سیدنی هالکرو، رئیس این بومیان گفت: ما به یاد داریم که زمانی که فرزندانمان به زور از خانواده‌هایشان و جوامعشان در مدارس مسکونی بومی جاسازی می‌شدند در این جا با چه مصیبت‌هایی مواجه بودند.

وی افزود:

ما همیشه قدردان فداکاری و شجاعت آن‌ها هستیم. این یافته‌هایی که امروز درباره آن صحبت می‌کنیم، تجارب زیسته آن‌ها را تأیید می‌کند.

بخش باستان شناسی در دانشگاه آلبرتا این پروژه را در تلاش برای کمک به درمان جمعی جامعه رهبری کرد.

در گزارش مرحله اول این تحقیق آمده است: این خلاصه مروری بر نتایج حاصل از آغاز سفر طولانی برای یافتن پاسخی برای آنچه برای کودکانی که هرگز به خانه نیامدند، چیست، ارائه می‌کند. نتایج … نشان می دهد که کار بیشتری باید انجام شود.

این گزارش نشان می‌دهد که محققان در یک مرحله ۱۲۹، در یک مرحله دیگر ۸، در یک مرحله ۳۲ گور و در مجموع ۱۶۹ گور پیدا کردند.

این مدرسه شبانه روز که به مدرسه میسیون سنت برنارد نیز معروف است، توسط کلیسای کاتولیک رومی در سال ۱۸۹۴ افتتاح شد و تا سال ۱۹۶۱ فعالیت داشت.

کمیسیون حقیقت و آشتی شهادت بازماندگان را در مورد سوء استفاده جدی و کار یدی در مدرسه شنید.

مرکز ملی حقیقت و آشتی سابقه مرگ ۱۰ دانش آموز در آنجا ردیابی کرده است.

بر اساس گزارش مرکز ملی حقیقت و آشتی، مدرسه مسکونی در گروارد، آلبرتا، در حد فاصل ۴۰۰ کیلومتری شمال غربی ادمونتون، از سال ۱۸۹۴ تا ۱۹۵۷ فعالیت می‌کرد. تا سال ۱۹۴۹، دانشجویان متیس نیمی از کل دانش آموزان را تشکیل می‌دادند.

تحقیقات بیشتر بر تاریخ شفاهی و تحقیقات آرشیوی و همچنین تحقیقات میدانی بیشتر متمرکز خواهد بود.

یک خط بحران ملی مدارس مسکونی هند ایجاد شده است تا از دانش آموزان سابق و افراد آسیب دیده حمایت کند.

https://hodhod.ca/169-potential-graves-found-at-former-northern-alberta-residential-school/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۰۰ ، ۱۵:۴۶
سمیرا مرادی

فیلم The French Dispatch اثر جدید کارگردانی مشهور دنیای استاپ موشن است. کارگردان صاحب سبکی که فیلمش را می‌توان روایتی شاعرانه درباره دنیای روزنامه‌نگاری دانست. دنیایی که با حضور شبکه‌های اجتماعی تحت تاثیر قرار گرفته است و دیگر آن شکوه گذشته را ندارد.

این فیلم سه خط داستانی جداگانه را دنبال می‌کند و بازیگران سرشناس زیادی نیز در آن نقش‌‌ُآفرینی کرده‌‌اند.

گزارش فرانسوی که خود اندرسون از آن به عنوان «نامه‌ای عاشقانه‌ به روزنامه‌نگاران» نام برده بود، بین ماه‌های نوامبر ۲۰۱۸ تا مارس ۲۰۱۹ (آبان تا اسفند ۱۳۹۷) فیلم‌برداری شد و نهایتا پس از چند وقفه روز ۲۲ اکتبر ۲۰۲۱ (۳۰ مهر ۱۴۰۰) رسما روی پرده‌ی سینماهای آمریکا و سایر کشورهای جهان رفت. واکنش اکثر منتقدان به فیلم The French Dispatch مثبت بود و بسیاری از موسیقی متن، طراحی صحنه و بازیگری‌های این فیلم تمجید کردند. فروش ۴۱،۷ میلیون دلاری گزارش فرانسوی نیز از موفقیت تجاری آن خبر می‌دهد.

فیلم گزارش فرانسوی شبیه هیچ فیلم دیگری نیست. زیرا سازنده آن کارگردان خاصی است که سبک فیلم‌سازی و انیمیشن‌سازی او شهرت جهانی دارد. فیلم The French Dispatch به کارگردانی وس اندرسن است.

اثری است برای همه کس و در عین حال برای هیچکس!

این فیلم تشکیل شده از مجموعه داستان‌های کوتاه، یک سکانسِ گیراتر و درگیرکننده‌تر نیاز بود. با این پلاتِ ساختارمندی را می‌بینیم که چفت و بست‌های درست و حسابی دارد؛ یعنی سکانس ابتدایی مقدمه‌چینی‌های لازم را انجام می‌دهد. حال اگر به فیلم گزارش فرانسوی فرصت دهید و چند سکانس ابتدایی را تحمل کنید، در آن زمان است که این فیلم شروع به درخشش می‌کند.

علاقه‌ی وس اندرسن در خلق اثر نمایشی‌ای که رنگ و بویی ادبی دارد را در سایر کارهایش نیز می‌توان دید، اما فیلم گزارش فرانسوی ظاهرا باعث شده تا او کمی در این زمینه اغراق آمیز رفتار کند. فیلم گزارش فرانسوی روی مرز باریکی از واقعیت و تخیل قصه‌اش را روایت می‌کند. این تعادل و بالانس بینِ دو وضعیت شاید در ابتدا کمی کلافه‌کننده به نظر برسد، اما رفته رفته مجذوب می‌شویم به آنچه در حال رخ دادن است. وقایع فیلم الهام گرفته از مقالاتی است که در روزنامه چاپ شده، اما جالب است که خط داستانی فیلم گزارش فرانسوی به سمت و سوی دیگری حرکت می‌کند که به مذاق بیننده‌ها خوش می‌آید. جالب است بدانید که فیلم‌برداری و استفاده از تکنیک‌های مربوط به رنگ باعث شده تا سیرِ پیشرفت ژورنالیسم را به واسطه‌ی همین تغییر رنگ‌ها حس کنیم. فیلم بیننده را به دنیای فرهنگ و هنر دهه ۵۰ و ۶۰ نیویورک و پاریس می‌برد. یعنی همان زمانی که بسیاری از هنرمندان و نویسندگان آمریکایی در جستجوی شکوه نسل گمشده همینگوی و گرترود اشتاین بودند. کاراکترهای فیلم اندرسن شخصیت‌هایی جدی هستند که ما اینجا کاریکاتوری از آنها را می‌بینیم و لحن فیلم به‌طور کلی کمدی است.

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/introducing-the-french-dispatch/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۰۰ ، ۱۶:۲۰
سمیرا مرادی

حرکات موزون یکی از انتخاب‌های فوق العاده‌ای است که برای رسیدن به کالری سوزی بیش‌تر و تناسب اندام پیش رو هر فرد قرار دارد. برای این که علی‌رغم کالری سوزی حسابی، انجام چنین فعالیت‌هایی حال روحی افراد را هم خوب خواهد کرد.

بسیاری از اشخاص صبر و حوصله ساعت‌ها دویدن روی تردمیل را نداشته و پس از چند دقیقه حوصله‌شان سر میرود. حرکات موزون می‌تواند جایگزین و تنوع فوق العاده‌ای برای این گروه از اشخاص باشد و انگیزه ورزش کردن آن‌ها را چند برابر کند. بی‌تردید حرکات موزون نیز ورزش بوده و جزء ورزش‌های هیجان‌انگیز و بی‌نظیر شناخته شده محسوب می‌شود. آن هم نه به عنوان یک ورزش ساده، بلکه ورزشی که تمام عضلات و قسمت‌های بدن را درگیر کرده و برای خود ورزش کاملی است.

امروزه درمانگران از طریق رقص با گروه‌های مختلف سنی از کودکان گرفته تا بزرگسالان و افراد مسن، و در موارد گوناگون، برای نمونه در درمان مبتلایان به اعتیاد و یا بیماران مختلف روحی، این روش را بکار می‌گیرند. شما می‌توانید با انجام روزانه 30 دقیقه رقص در خانه سلامت بدن‌تان را بهبود بخشید.

رقصیدن باعث افزایش نیاز اندام‌ها و عضلات به خون می‌گردد. به همین دلیل ضربان قلب در هنگام رقص به میزان موثری افزایش می‌یابد که معمولا بالاتر از صد ضربان در دقیقه است. افزایش ضربان قلب باعث تسریع و تسهیل گردش خون در تمامی عضلات و ارگان‌ها می‌گردد. یعنی علاوه بر بافت‌های حرکتی، به سایر ارگان‌ها مانند قلب، ریه‌ها، طحال و کلیه‌ها نیز خون بیشتری می‌رسد. این امر باعث بهبود عملکرد این ارگان‌ها می‌گردد. مثلا خون با سرعت بیشتر و به شکل موثرتری در رگ‌های غذا دهنده قلب یا عروق کرونری جریان می‌یابد که می‌تواند عامل مهمی در پیشگیری از سکته‌های قلبی باشد.

به طور کلی می‌توانیم بگوییم، رقصیدن شاخه‌ای از ورزش است که هم زمان حاوی حرکات هوازی و بی‌هوازی میشود. یادتان باشد که بدن ما برای حفظ سلامتی و شادابی‌اش احتیاج به ترکیبی از هر دو گروه هوازی و بی‌هوازی دارد. احتمالا برایتان جذاب باشد که بدانید در حین تمرین رقص کدام حرکات هوازی محسوب شده و کدام یک بی‌هوازی است.

هوازی شامل پرش، حرکات ریتم دار به چپ راست و عقب و جلو و چرخش بدن و چرخیدن می‌شود و بی‌هوازی حالت اسکوات در طول رقص، حفظ تعادل و بلند کردن فرد دیگر یا بدن خودتان است. به صورت کلی باید بدانیم که در حین رقصیدن کدام عضله‌ها درگیر می‌شوند.

در قسمت هسته بدن، قدم برداشتن‌ها و تکان دادن میان تنه حسابی عضلات شکم و پهلوهایتان را درگیر خواهد کرد.عضلات بازوها نیز با وجود این‌که بیشتر حرکات در حین رقصیدن، قسمت‌های پایین تنه را درگیر می‌کند ولی بی‌نصیب نبوده و در حین تحرک شما درگیر خواهد شد. عضلات پاهای شما بسیار درگیر می‌شود. بدون شک بیشترین تأثیر رقص روی عضلات پایین تنه شما خواهد بود و عضلات چهارسر ران و همسترینگ فعال خواهد شد. عضلات باسن نیز  در رقص‌هایی مانند هیپ هاپ و باله بر اساس حرکاتی که انجام می‌دهید، عضلات سرینی یا همان ناحیه باسن درگیر خواهد کرد. در نهایت عضلات کمر است که بسیار درگیر می‌شود.

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/dancing-is-a-sport-and-treatment/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۰۰ ، ۱۴:۵۵
سمیرا مرادی

سندرم استکهلم یک عارضه یا بیماری روانی است. شاید پیش آمده است که در زندگی خود یا اطرافیانتان افرادی را مشاهده نمایید که هرچند از طرف فردی مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار می‌گیرد اما با این وجود وی این فرد را دوست دارد.

احتمالاً نمونه رایج آن را در روابط زن و شوهری یا والد فرزندی دیده باشید.

برای مثال، مردی دایم همسر خود را مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار می دهد اما زن با وجود این، همسر خود را ترک نمی کند و شاید چندین سال نیز با همین شرایط به زندگی خود ادامه دهد.

سندروم استکهلم یک واکنش روانی است که در آن فرد نسبت به شخصی که او را مورد آزار و اذیت قرار داده، احساس همدردی کرده و در برخی مواقع به او وابسته می‌شود. این سندرم در موارد دیگری مثل همسرآزاری، تجاوز یا سوءاستفاده از اطفال هم ممکن است دیده شود.

این پدیده علاوه بر روابط عاطفی، در روابط دوستانه، خواهر برادری، پدر فرزندی، مدیر کارمندی و به طور کلی هر رابطه‌ای که یکی از طرفین در موضع قدرت و کنترل قرار دارد، ممکن است خودش را نمایان کند. ‌این سندرم بر پایه ترس، تهدید، گروکشی عاطفی، محدودیت و وابستگی مالی، جداسازی فیزیکی یا فکری، القای حس ناامیدی، دیدن دلخوشی‌های کوچیک، توجیه رفتارهای خشن و… شکل می‌گیرد.  ‌

دلیل نامگذاری

وجه تسمیه یا دلیل نام گذاری این سندرم استکهلم به آن خاطر است که در سال ۱۹۷۳ در شهر استکهلم سوئد رویداد عجیبی اتفاق افتاد. چند سارق وارد بانکی شدند و کارمندان آن بانک را به گروگان گرفتند. گروگانگیری به مدت شش روز طول انجامید.

بین پلیس و سارقان مسلح تبادل آتش صورت گرفت و سارقان گروگان‌ها را سپر هجمه آتش پلیس قرار دادند تا پلیس به خاطر اینکه آسیبی به گروگان‌ها نرسد شلیک را متوقف نماید. در نهایت شلیک متوقف شد و در پایان بدون اینکه آسیبی به دو طرف برسد این غائله ختم شد. پس از اتمام گروگانگیری، اتفاقات عجیبی افتاد.

گروگان‌هایی که شش روز در دست سارقان اسیر بودند بدون آنکه از طرف آن‌ها تهدید شده باشند به طرفداری از آن‌ها پرداختند. آن‌ها نه تنها در دادگاه علیه گروگان‌گیرها شهادت ندادند بلکه از رفتارهای پلیس شکایت کردند. جالب‌تر آنکه یکی از گروگان‌ها با سردسته گروه سارقین روابط عاطفی پیدا کرد. و بعدها با وی نیز ازدواج نمود!

فرد قربانی دچار سندرم استکهلم کم‌کم خشونت‌ها را برای خودش توجیه می‌کند. و به این باور می‌رسد که راه فراری ندارد و این زندگی و دیدن خشونت، جزئی از سرنوشت وی است.

در حالی که سرنوشت نیست؛ بلکه فقط نتیجه یک انتخاب اشتباه یا ماندن در یک رابطه اشتباه است.  فرد باید با حمایت نزدیکان و کمک روانشناس از این رابطه بیرون بیاید.

https://hodhod.ca/what-is-stockholm-syndrome-and-how-does-it-develop/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۰۰ ، ۱۶:۲۲
سمیرا مرادی

کتاب عاشق Lover یکی از رمان‌های دوراس است که در هر چه بیشتر مشهور شدن وی نقش مهمی ایفا کرده است.

این کتاب روایتی از سال‌های کودکی مارگریت دوراس است که در ویتنام رخ داده است. داستان در شهری در هندوچین می‌گذرد که مستعمره‌ی سابق فرانسه است و دخترک فرانسوی به واسطه‌ی نژادش و لابد چیز دیگری، در نوجوانی و زودتر از آن که به زنانگیِ کامل برسد به چشم مردان می‌آید. رمان «عاشق» داستانی‌ست از زندگی دخترکی پانزده‌ساله که با مرد بیست‌وهفت‌ساله‌ای آشنا می‌شود و سال‌ها بعد، زمانی که هر دو پیر شده‌اند، مرد را می‌بیند. این دیدار باعث می‌شود که راوی به یاد بیاورد و از او بنویسد.

راوی از دخترک نوجوان بی‌نام می‌نویسد و او را به یاد می‌آورد. دخترک با مادر و دو برادر بزرگ‌ترش زندگی می‌کند و خانواده اوضاع مالی خوبی ندارند.

برادر ارشد همیشه تمام پول‌های خانواده را به باد می‌دهد و دائماً باعث آزار جسمی و روحی برادر کوچک‌تر و خواهرش است، و مادر دیوانه است و در این دیوانگی، تنها برادر بزرگ‌تر را شریک خود حساب می‌کند. فاصله فرهنگی بین مردم محلی و استعمارگران فرانسه در ویتنام به پس زمینه‌ی یک داستان عاشقانه تبدیل شده که پیش از آغاز توسط تاریخ محکوم شده است. شخصیت‌های این داستان بی‌نام هستند. رمان «عاشق» پرتره‌ای متحرک از راوی اول شخص است.

داستان کتاب عاشق، بیان خاطرات و احساسات و دلباختگی است. و سرشار از توصیفات عینی وذهنی است.

در ابتدای داستان، راوی خلاصه‌ایی از حوادث را تعریف می‌کند. سپس به بسط و گسترش آن‌ها می‌پردازد و حتی، در خیلی از جاها به تکرار می‌پردازد.

نویسنده با ذکر سن و سالش و یادآوری آن در همه جای داستان گویی بر تعریف و توضیح اتفاق و یا حوادث خاصی تاکید دارد. بیان خاطرات و همچنین ذکر تاریخ و توضیح شخصیت‌ها سیر منطقی ندارد. زیرا نویسنده یا راوی مدام آن‌ها را پس و پیش می‌کند. و از زمانی به زمان دیگر می‌رود. او همچنین از یکسری دیالوگ‌ها و توصیفات و نقل قول‌‌‌‌‌ها برای اطلاع‌رسانی استفاده می‌کند. رمان با نثری رنج‌آلود و محزون پیش می‌رود و از روایت خطی معمول پیروی نمی‌کند و مدام توالی زمان را به هم می‌ریزد. «عاشق» را به واسطه‌ی همین عدم توالی و نثر درخشان مارگریت دوراس، از مثال‌های خوبی برای رمان مدرن به شمار می‌آورند و منتقدان و خواننده‌های بسیاری در تمام این سال‌ها شیفته‌ی این رمان شده‌اند. رمان عاشق مارگریت دوراس با ترجمه‌‌ی قاسم روبین توسط نشر نیلوفر در ایران منتشر شده است.

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/introducing-the-book-lover-by-margaret-duras/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۰۰ ، ۱۵:۲۱
سمیرا مرادی