در مورد فرهنگ کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم

در مورد کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم، قرار است اطلاعاتی و محتوایی در جهت مسایل روز و وقایع و رخداد های علمی، هنری و ادبی کانادا ارایه دهد.

در مورد کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم، قرار است اطلاعاتی و محتوایی در جهت مسایل روز و وقایع و رخداد های علمی، هنری و ادبی کانادا ارایه دهد. اخبار و فستیوال های هنری همچنین اتفاقات دنیای ادبیات، سینما، تئاتر که برای ما فارسی زبان ها در اقصی نقاط دنیا اعم از کانادا می تواند جذاب باشد. هدف از این وبلاگ معرفی بخشی از فرهنگ در سرزمین کانادا است.

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هنر و فرهنگ ایرانی» ثبت شده است

کدام عاشق‌تر است؟ خسرو یا فرهاد؟

عشق از دیدگاه‌های مختلف و مکاتب و دانشمندان متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته است.

عشق در درجه اول استغناست. استغنا برترین مظهر قدرت آدمی است. و با استغناست که انسان، قدرت خود، ثروت خود و توانایی خود را تجربه می‌کند.

تجربه نیروی حیاتی و قدرت درونی که به این وسیله به حد اعلای خود می‌رسد و انسان را غرق در شادی می‌کند. در این هنگام است که او خود را لبریز، فیاض، زنده و در نتیجه، شاد احساس می‌کند.

استغنا در عشق، مسئله‌ای مهم است؛ نه به این دلیل که انسان به محرومیتی تن می‌دهد، بلکه به این علت که احساس زنده بودن می‌کند(فروم، 1397: 58).

در ایران دوره‌ی ساسانی، پس از مرگ خسرو انوشیروان، پسرش هرمز به پادشاهی می‌رسد. بعد از چندی، هرمز صاحب پسری می‌شود که او را خسرو پرویز می‌نامند. این پسر بزرگ می‌شود و تبدیل به جوانی زیبا، رشید و دلاور می‌گردد. بر اساس زندگی خسرو و شیرین داستان خسرو و شیرین را در سال 576 هجری قمری به نظم درآورده است.

خسرو و شیرین دومین منظومه از مجموعه‌ی پنج گنج نظامی، داستان عشق خسرو پرویز پادشاه ساسانی به شیرین شاهزاده‌ی ارمنی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهم‌ترین داستان‌های عاشقانه قبل از اسلام را به تصویر کشیده است.

داستان در خصوص عشق بی‌حد شاه ساسانی به شیرین است. عاشق این داستان یعنی خسرو، همچون مجنون عاشقی شوریده دل و پاکباز نیست بلکه پادشاهی هوس‌باز است که وقتی با معشوق خود قهر می‌کند به سراغ زنان دیگر هم می‌رود؛ شاید بتوان گفت شیرین عاشق‌تر از اوست. در این منظومه‌ داستان کوچک‌تری هم وجود دارد؛ درباره‌ی عشق جوانی کوهکن به‌نام فرهاد که دلباخته‌ی شیرین است و در واقع او عاشق واقعی شیرین است که عاقبت به‌ نیرنگ خسرو کشته می‌شود. در پایان، خسرو و شیرین با هم ازدواج می‌کنند. نظامی با وارد کردن شخصیت فرهاد به داستان خواننده را با این چالش مواجه می‌کند که کدام یک بر شیرین عاشق‌تر است؟

نام فرهاد و شیرین در فرهنگ و ادبیات ایرانیان سمبلی از عاشق و معشوق یا کلیشه‌ای ازعشق راستین گشته‌اند. شخصیت فرهاد را می‌توان به عنوان نمونه‌ای کامل از عاشقی دانست که ویژگی‌های ضروری برای عشق ورزیدن راستین را داراست. بر این اساس، فرهاد عاشقی است که خصایص ضروری عشق از دیدگاه اریک فروم روانشناس را نیز در وجود خود دارد.

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/khosro-or-farhad-which-one-is-more-in-love/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۰۰ ، ۱۲:۴۰
سمیرا مرادی

چند سالی است که یکی، دو روز قبل از آغاز جشنواره فیلم فجر، این دیالوگ از فیلمی که نام نمی‌برم مدام در سرم بازخوانی می‌شود: سینما انسان تربیت می‌کند. دلیل این یادآوری سالانه یا این سالگشتگی فلسفی چیست؟ بعید می‌دانم که نگران تعلیم و تربیت و اینجور چیزها باشم اما به احتمال زیاد آن بخش از ذهن که طراح این سوال است، بیشتر از هرچیزی به خود سینما فکر می‌کند.

سینما سرحال است؟ راحت حرفش را می‌زند؟ سینما هنوز مهم‌ترین هنر است؟در سینمای بی‌قصه، ضد‌قصه و کم‌قصه ما، سال‌هاست که «قهرمان» غایب است. بله فیلمنامه‌هایتان قهرمان دارد اما فیلم‌هایمان نه. در بهترین حالت هم که مدام شاهد دگردیسی همان کاراکترهای قبلی فیلم‌های سال‌های پیش هستیم. «قیصر» تغییر شکل یافته، «حاج کاظم» تغییر شکل یافته، «هامون» تغییر شکل یافته، «نرگس» تغییر شکل یافته و در آخر «لیلا» تغییر شکل یافته.

کاری هم به موارد استثنا و خاص ندارم. این یک بحث کلی است. مدت‌هاست که نخبگان و خواص در سینمای ایران جایی ندارند. مملکتی با این همه سابقه و تمدن، در آخر دست به دامن طبقه متوسطی شده که برای چند تکه نان بیشتر، در یک نمایش رئالیستی سرهم کلاه می‌گذارند یا در جهانی ریامدار، به هم لطف می‌کنند. به سینمای امریکا نگاه کنید. در سال چند فیلم در مورد شخصیت‌های برجسته (حالامثبت یا منفی) تاریخ‌شان می‌سازند؟ خلق و بازسازی جذابیت‌های دراماتیک هم قطعا راه و روش‌هایی دارد.

آقا این مملکت این همه شخصیت خاص و نخبه دارد. چه در بخش خوب‌های تخته سیاه و چه در بخش بدها. کم کم، دست از سر این طبقه متوسط که یواشکی خیانت می‌کند و رویای مهاجرت دارد بردارید. این جور مواقع به یاد «آلکس» فیلم پرتقال کوکی می‌افتم که می‌گفت: احمق‌ها فکر می‌کنند، باهوش‌ترها الهام می‌گیرند. یکی از دلایل اقبال سینمای نسل جدید هم این است که قهرمانان خاص خودشان را دارند. «پرویز» یک نمونه کامل از مدل قهرمان تازه سینمای نسل جوان است. اما این را هم نمی‌شود انکار کرد که همین پرویز هم به شدت قابلیت تکرار و دستمالی شدن دارد. از طرفی حواس‌مان به این موضوع باشد که بازسازی یک موقعیت واقعی، برای تماشاچی هم جذاب است. تماشاچی سینما، دوست دارد از قبل داستان فیلم را بداند.

سینمای هنری و روشنفکرانه هم که تکلیفش روشن است. فقط ظاهرا مشکلی که سرراه وجود دارد این است که عده‌ایی خاص اجازه فیلم ساختن در مورد خواص را دارند ولی فراموش نکنیم که جدای از سیاستمداران و انسان‌های تاریخ‌ساز این مملکت که هرکسی اجازه ورود به جهان دراماتیک‌شان را ندارد، از دل همین طبقه متوسط هم می‌توان آدم‌های خاص و متفاوت که رابطه مستقیمی با فرهنگ عامه دارند، پیدا و بازسازی کرد.

 

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/cinema-teater-creat-humanity/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۰۰ ، ۱۶:۱۲
سمیرا مرادی

گزارشی از نمایش طرب نامه به کارگردانی استاد بهرام بیضایی تهیه شده در بی بی سی فارسی

 

https://hodhod.ca/%d8%b7%d8%b1%d8%a8-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%ab%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d8%a8%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%85-%d8%a8%db%8c%d8%b6%d8%a7%db%8c%db%8c/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۰۰ ، ۲۱:۲۸
سمیرا مرادی

«تهران تایمز از زمان آغاز فعالیتش در سال ۲۰۱۲، همیشه سعی در نمایش مُد خیابانی پررونق ایرانی، سبک زندگی و فرهنگ پاپ در تهران، شیراز، اصفهان و…آن هم از نوع پیشگام دارد. ما به دنبال ایرانیان در سراسر جهان می‌رویم و داستان‌های هنری شان را تعریف می‌کنیم.»

این‌ها عباراتی است که آراز فضائلی طراح ایرانی لباس، دانش آموخته مدارس مُد «پارسونز» و «اِسمُد» در پاریس و سردبیر تهران تایمز در گفت‌وگو با یورونیوز در توصیف ماموریت این مجله آنلاین خود به کار برده است.

آراز وقتی کودک بود از ایران مهاجرت کرد و در کشورهای مختلف ساکن بود. او اکنون تهران تایمز را با تمرکز بر مد و هنر ایرانی راه اندازی کرده که مخاطبان زیادی هم در شبکه‌های اجتماعی مختلف پیدا کرده است.

وُگ، گاردین و بسیاری مجلات دیگر او را به عنوان یکی از بهترین وبسایت‌ها درباره مُد ایرانی معرفی کرده‌اند، روزنامه لیبراسیون در این باره این‌طور نوشته است: «تهران تایمز به ما نشان می‌دهد که زنان ایرانی عاشق شیک پوشی هستند…فکل دهه شصتی دوست دارند و به سبک سوفیا لورن روسری سر می کنند.»

از خودتان بگویید در چه رشته‌ای در مُد و در کدام مرکز آموزشی تحصیل کرده‌اید و چرا اصلا مُد را انتخاب کردید؟

من آراز فضائلی طراح لباس هستم، در دانشگاه پارسونز که یک دانشگاه آمریکایی است تحصیلاتم را در رشته مُد شروع کردم و بعد هم یک دوره سه ساله را در دانشگاه اِسمُد که دانشگاهی فرانسوی است طی دو سال به پایان رساندم. هر دو این موسسات در پاریس هستند ولی فکر می‌کنم که این برایم تجربه جالبی بود که توانستم هم در سیستم آموزشی آمریکایی چیزهایی یاد بگیرم (که خیلی با فرانسوی متفاوت است) و هم در سیستم فرانسوی آموزش دیدم. دلیل انتخاب مُد هم هیجان انگیز بودن کارهایی است که ارتباط مستقیم با خلاقیت دارند ولی از آنجایی که شخصیتم یک جنبه مادی هم دارد و هیچ وقت دلم نمی‌خواسته کار هنری که نمی‌تواند از لحاظ اقتصادی آینده داشته باشد بکنم، مُد را انتخاب کردم که بعد البته متوجه شدم که یکی از سخت ترین رشته‌های خلاق برای پول در آوردن همین مُد است.

 چرا تهران تایمز را تاسیس کردید؟

من در دورانی که در دبیرستان و دانشگاه بودم تمام کلاس‌ها و دوره‌هایی که جنبه هنری و خلاق داشت و موضوع آن ارتباطی به تاریخ و فرهنگ و هنر ایران داشت برایم خیلی جالب بود و اینکه می‌دیدم که دوستان متفاوتی که از فرهنگ‌های مختلف داشتم یک حس اعتماد به نفس و افتخار از فرهنگشان (حالا به نوعی) دارند و بعد می دیدم جوانان ایرانی (به خصوص الان خیلی بهتر شده و این حرف مربوط به چند سال پیش است) وقتی با غربی ها حرف می زدند، انگار می خواستند خودشان را توجیه کنند و بگویند ما در ایران موسیقی هاوس گوش می دهیم و سوشی می‌خوریم و بعد این موضوع برای من حیف آمد چون به نظر من ایران یک کشوری است که کلی اِلِمان دست نخورده و جالب برای هنرمندان جوانش دارد و من دلم می‌خواست با کارم در حد توانایی خودم معرف فرهنگ کشورم باشم.

در تهران تایمز یک کار خیلی جالبی که می‌کنید این است که هنرمندان جوان و البته زنان موفق را معرفی می‌کنید، چرا زنان و اینکه معیارت برای انتخاب این افراد چیست؟

در همه‌ جای دنیا برای سال‌های زیادی تفکر اکثریت جامعه بر این بوده که حوزه مانور زنان باید به فعالیت‌هایی چون معلمی و پرستاری و یا به فضاهای خصوصی و درون خانه محدود باشد. زنان ایران هم در گذشته از این قاعده مستثنا نبوده‌ اند. خیلی از زنان ایرانی دیگر چندان پایبند به این چارچوب‌های متعارف نیستند و از آن‌‌ها فراتر رفته‌اند. از نظر من این حرکتی است که باید دیده شود و به آن بها داد. زنانی که خارج از چارچوب‌های بسته‌ی اجتماع نگاه می‌کنند و با زحماتشان الگویی برای زنان دیگر می‌شوند و به دیگران نیز جرات بیشتر برای باور در توانایی های خود می‌دهند تاثیر بسیاری در آینده‌ی دختران نوجوان می گذارند. من با دیدگاهی باز، زن امروز را انتخاب می‌کنم: زنان ایرانی از هر کجای دنیا با اهداف و افکار متفاوت ولی موفق. مثلا وقتی با خانم نایب (صاحب نایب ساعی) مصاحبه کردیم، انتقاد کردند که خانمی که رستوران سنتی‌اش را به ارث برده، چطور زن امروز است؟ مگر زحمتی کشیده؟ من به خانمی که ۳۰ سال پیش از پدر خودش خواهش کرده که خانه نشین‌ نباشد و در عوض در محیطی زمخت و مردانه کار کند احترام‌ می‌گذارم و او را زنی امروزی می‌بینم.

ادامه اسن مطلب را در سایت رسانه هدهد مطالعه کنید: 

https://hodhod.ca/%d8%aa%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%aa%d8%a7%db%8c%d9%85%d8%b2-%d8%b4%db%8c%da%a9-%d9%be%d9%88%d8%b4%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۰۰ ، ۱۵:۴۴
سمیرا مرادی