در مورد فرهنگ کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم

در مورد کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم، قرار است اطلاعاتی و محتوایی در جهت مسایل روز و وقایع و رخداد های علمی، هنری و ادبی کانادا ارایه دهد.

در مورد کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم، قرار است اطلاعاتی و محتوایی در جهت مسایل روز و وقایع و رخداد های علمی، هنری و ادبی کانادا ارایه دهد. اخبار و فستیوال های هنری همچنین اتفاقات دنیای ادبیات، سینما، تئاتر که برای ما فارسی زبان ها در اقصی نقاط دنیا اعم از کانادا می تواند جذاب باشد. هدف از این وبلاگ معرفی بخشی از فرهنگ در سرزمین کانادا است.

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هنر» ثبت شده است

چند سالی است که یکی، دو روز قبل از آغاز جشنواره فیلم فجر، این دیالوگ از فیلمی که نام نمی‌برم مدام در سرم بازخوانی می‌شود: سینما انسان تربیت می‌کند. دلیل این یادآوری سالانه یا این سالگشتگی فلسفی چیست؟ بعید می‌دانم که نگران تعلیم و تربیت و اینجور چیزها باشم اما به احتمال زیاد آن بخش از ذهن که طراح این سوال است، بیشتر از هرچیزی به خود سینما فکر می‌کند.

سینما سرحال است؟ راحت حرفش را می‌زند؟ سینما هنوز مهم‌ترین هنر است؟در سینمای بی‌قصه، ضد‌قصه و کم‌قصه ما، سال‌هاست که «قهرمان» غایب است. بله فیلمنامه‌هایتان قهرمان دارد اما فیلم‌هایمان نه. در بهترین حالت هم که مدام شاهد دگردیسی همان کاراکترهای قبلی فیلم‌های سال‌های پیش هستیم. «قیصر» تغییر شکل یافته، «حاج کاظم» تغییر شکل یافته، «هامون» تغییر شکل یافته، «نرگس» تغییر شکل یافته و در آخر «لیلا» تغییر شکل یافته.

کاری هم به موارد استثنا و خاص ندارم. این یک بحث کلی است. مدت‌هاست که نخبگان و خواص در سینمای ایران جایی ندارند. مملکتی با این همه سابقه و تمدن، در آخر دست به دامن طبقه متوسطی شده که برای چند تکه نان بیشتر، در یک نمایش رئالیستی سرهم کلاه می‌گذارند یا در جهانی ریامدار، به هم لطف می‌کنند. به سینمای امریکا نگاه کنید. در سال چند فیلم در مورد شخصیت‌های برجسته (حالامثبت یا منفی) تاریخ‌شان می‌سازند؟ خلق و بازسازی جذابیت‌های دراماتیک هم قطعا راه و روش‌هایی دارد.

آقا این مملکت این همه شخصیت خاص و نخبه دارد. چه در بخش خوب‌های تخته سیاه و چه در بخش بدها. کم کم، دست از سر این طبقه متوسط که یواشکی خیانت می‌کند و رویای مهاجرت دارد بردارید. این جور مواقع به یاد «آلکس» فیلم پرتقال کوکی می‌افتم که می‌گفت: احمق‌ها فکر می‌کنند، باهوش‌ترها الهام می‌گیرند. یکی از دلایل اقبال سینمای نسل جدید هم این است که قهرمانان خاص خودشان را دارند. «پرویز» یک نمونه کامل از مدل قهرمان تازه سینمای نسل جوان است. اما این را هم نمی‌شود انکار کرد که همین پرویز هم به شدت قابلیت تکرار و دستمالی شدن دارد. از طرفی حواس‌مان به این موضوع باشد که بازسازی یک موقعیت واقعی، برای تماشاچی هم جذاب است. تماشاچی سینما، دوست دارد از قبل داستان فیلم را بداند.

سینمای هنری و روشنفکرانه هم که تکلیفش روشن است. فقط ظاهرا مشکلی که سرراه وجود دارد این است که عده‌ایی خاص اجازه فیلم ساختن در مورد خواص را دارند ولی فراموش نکنیم که جدای از سیاستمداران و انسان‌های تاریخ‌ساز این مملکت که هرکسی اجازه ورود به جهان دراماتیک‌شان را ندارد، از دل همین طبقه متوسط هم می‌توان آدم‌های خاص و متفاوت که رابطه مستقیمی با فرهنگ عامه دارند، پیدا و بازسازی کرد.

 

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/cinema-teater-creat-humanity/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۰۰ ، ۱۶:۱۲
سمیرا مرادی

هفته‌های پیش، گوش دادن به پادکستی در مورد سوسن تسلیمی و بازیگری فوق‌العاده‌اش در سینما و تئاتر ایران منجر به دیدن فیلم‌های دوباره تسلیمی شد.

تسلیمی تا سال 1366 در سینمای ایران درخشید اما مورد بی‌مهری قرار گرفت. و در این سال به سوئد مهاجرت کرد. چریکه تارا اما به جرات یکی از بهترین فیلم‌های تسلیمی است که ساخته بیضایی است.

برای نوشتن از سوسن تسلیمی، برای نوشتن از چریکه تارا که نخستین تجربه سینمایی سوسن تسلیمی هست، بهترین شروع می‌تواند توصیف بهرام بیضایی از او باشد آنجا که می‌گوید:

سوسن تسلیمی بازیگر با حضوری است. همین حضور، همین بودن و جلوه‌گری در معنای تام و تمام هنر بازیگری‌اش، کلیدواژه وارد شدن به شناختن و پی بردن به توان بازیگری و حضور سینمایی اوست.

بهرام بیضایی چریکه تارا را در سال ۱۳۵۷ می‌سازد. این فیلم پس از انقلاب سال 1357 توقیف شد و جز سه بار در بخشِ نوعی نگاه، جشنواره فیلم کن در سال 1980 و یکی دو بار در جشنواره بین‌المللی فیلم سن سباستین، به نمایش عمومی درنیامد.

 

چریکه تارا یک بازآفرینی از جوهره‌ی افسانه‌ای به شمار می‌آید که عشق و نفسِ یک فرد زنده می‌تواند، مرده‌ای را به جهان زنده‌ها بازگرداند.

اما فراموش نکنیم که هر فیلم افسانه‌ای، دارای یک زمینه‌ی لوکیشنی واقعی و عناصر عینی است.

نگاه بیضایی به آیین‌ها، کاملاً در دل زندگی جای می‌گیرد. برخی گمان می‌کنند آیین از جایی آغاز می‌شود که انسان از جهان زندگی عینی خود خارج شود. درحالی‌که بیضایی به ما می‌گوید ماهیت و ضرباهنگ آیین‌ها در دل زندگی قرار دارد و چنین چیزهایی را در باورهای مردم این سرزمین می‌بیند.

به همین دلیل است که باروری زمین در فیلم با آیین شبیه‌خوانی مقارن می‌شود. پدیده‌های تصویر شده در فیلم، از اعتقاد به معنای ایدئولوژیک آن فراتر رفته و طنین آن از گذشته‌های تاریخی تا زندگی امروز ما به گوش می‌رسد و در پس‌زمینه ذهن ما جریان دارد.

 

علاوه بر جنبه اساطیری، داستان عاشقانه‌ای در جریان است. تارا زن قدرتمندی است که با زنانگی خود مرد تاریخی را درگیر عشق افسانه‌ای خودساخته است. در فیلم مکرراً تلاش مرد تاریخی که مرده‌ای از گذشته است را برای به دست آوردن تارا می‌بینیم.

مرد تاریخی: تو زنده‌ای، تو آزادی، تو هزار هزار در اطراف داری، من در میان کنیزانم بسیار داشتم، اما به هیچ‌یک عاشق نشدم، تو مرا شکنجه می‌کنی!

تارا: تعریف کن!

مرد تاریخی: تمام تبار در این لحظه به من می‌نگرند و من نمی‌توانم برگردم، شرم بر من!

تارا: چرا دیشب در حیاط منزل من راه می‌رفتی؟

مرد تاریخی: زخم‌ها آزارم می‌دادند!

تارا: باید می‌بستی!

مرد تاریخی: این زخم‌ها بسته شدنی نیست! می‌شنوی؟ کهنه است ولی مرهم ناشدنی نیست، هرروز خون تازه از آن بیرون می‌آید!

تارا: از کی؟

مرد تاریخی: از دمی که تو را دیده‌ام!

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/ballad-of-tara-is-a-film-directed-and-written-by-bahram-beizai/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۰۰ ، ۱۷:۳۰
سمیرا مرادی

معرفی گروه موسیقی دایره

گروه دایره در سال ۲۰۱۱ در تورنتو تشکیل شد.

این گروه با ارائه سبک خاصی‌ از موسیقی‌ خیلی‌ سریع طرفداران زیادی پیدا کرد.

اعضای اصلی‌ گروه:

شهاب برادران (سرپرست گروه، آهنگساز، خواننده، و نوازنده گیتار)

سامان شاهی‌ (نوازنده پیانو)

سارا نژاد (خواننده)

رضا مقدس (نوازنده گیتار باس)

مورگان داکتر (نوازنده جاز و ساز‌های کوبه ای) در اغلب کنسرت‌ها با دایره همکاری کرده‌اند.

شهاب برادران، سرپرست و رهبر گروه، سازنده‌ی آهنگ‌های دایره است.

موسیقی ارایه شده توسط گروه دایره بر اساس اشعار شاعران کلاسیک و معاصر ایرانی است‌. شاعرانی همچون مولانا، حافظ، سهراب سپهری و شاملو. روش موسیقی دایره با هم‌آمیزی موسیقی‌ سنتی‌، جاز، پاپ، و شاید هم کمی‌ راک، حسّی کاملا منحصر به فرد به موسیقی‌ خود می دهد.

طی‌ این چند سال گروه دایره برنامه‌های زنده بسیار موفقی‌ اجرا کرده است.

از جمله ی این برنامه‌ها کنسرت بزرگداشت سهراب سپهری بود که در نوامبر ۲۰۱۲ در تورنتو برگزار شد. گروه دایره آلبوم پشت دریاها را بر اساس اشعار سهراب سپهری به بازار عرضه کرد. این کنسرت ضمن اجرای زیبای گروه دایره، با اجرای زیبای سلی و سخنرانی استاد غلامحسین نامی‌ همراه بود. بلیت‌های این برنامه، که گروه دایره خود برنامه‌گذار آن‌ بود، کاملا به فروش رفت و با موفقیت بی‌‌نظیری روبرو شد. همچنین گروه دایره در موزه میراث فرهنگی‌ انتاریو و جشنواره تیرگان در تورنتو حضور موفقی داشت..

پیش از تشکیل گروه دایره، شهاب برادران آلبوم هیچ مگو را بر اساس اشعار مولانا به بازار عرضه کرده بود. که تمام نسخه‌های این آلبوم سریع به فروش رفت. در پاسخ به تقاضای طرفداران این آلبوم، دایره در صدد بر آمد که آلبوم هیچ مگو را دوباره منتشر کند. تک آهنگ موفق هیچ مگو با شعری از مولانا نقطه پررنگ این آلبوم بود.

ای توبه‌ام شکسته از تو کجا گریزم      ای در دلم نشسته از تو کجا گریزم

ای نور هر دو دیده بی‌تو چگونه بینم      وی گردنم ببسته از تو کجا گریزم

ادامه  این مطلب را می‌توانید در سایت رسانه هدهد، به آدرس زیر، مطالعه کنید:

https://hodhod.ca/introducing-music-group/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۰ ، ۱۵:۳۸
سمیرا مرادی

هاروکی موراکامی نویسنده محبوب ژاپنی با سبک خاص نویسندگی خود توجه علاقه مندان به ادبیات بین الملل را به خود جلب کرده است. در زیر به بررسی و معرفی بهترین کتاب های هاروکی موراکامی در عرصه رومان و داستان نویسی می‌پردازیم. آن‌ها را بخرید و بخوانید.

شکار گوسفند وحشی

این کتاب با عنوان کامل «ماجرایی که گوسفندی در آن است» موفق ترین نوشته موراکامی است که داستان زندگی فردی است که با ورود به اتحادیه سیاسی-اقتصادی-صنعتی زندگی اش دستخوش تغییراتی می‌شود که نشان دهنده تفاوت بین درون و شرایط بیرونی این فرد است.

ماجرای پرنده باد شده

این کتاب روایتی عاشقانه از زندانی شدن زنی است که همسرش با انجام فعالیت های متافیزیکی وی را نجات می‌دهد.

سرزمین عجایب پخته شده و پایان جهان

موضوع این کتاب کاملا سورئالیستی است و به تلاش‌های فردی می‌پردازند که در جنگی اطلاعاتی در شهری که تحت نظارت نگهبانی شرور است باید تصمیم های تاثیرگذاری بگیرد.

1Q84

این کتاب به روایت گروه‌های مذهبی و حمله تروریستی آوم شینروکو در سال ۱۹۹۵ در ژاپن می‌پردازد.

در سراسر این کتاب مذهب و سیاست به رقابت می‌پردازند و از ارتباط دو شخصیت اول داستان که یکی تابعه ای ریاضی ‌و دیگری مربی ورزش و یک قاتل است صحبت می‌کند.

سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

سوکورو تازاکی نام قهرمان این کتاب است که در پی فهمیدن دلیل دوری دوستانش از وی می‌باشد و به دنبال جواب سوال خود به کشورهای مختلف رفته ‌و با ابعاد پنهان شخصیت خود رو به رو می‌شود.

کافکا در کرانه

یکی از موفق ترین رمان ها و در عین حال گیج کننده ترین در میان کتاب های هاروکی موراکامی کافکا در کرانه است که روایت سه فرد از سه نسل است که با سفر به دنیایی عجیب به صورت نیمه انسان در می‌آیند.

نویسنده در این کتاب بر تاثیر انسان در ساختن سرنوشت خود تاکید دارد.

صدای باد را بشنو

این کتاب اولین رمان موراکامی است که با نثری قوی به روایت افرادی می‌پردازد که به دنبال رسیدن به آرزوها و رویاهای خود در جوانی هستند.

پینبال، ۱۹۷۳

این کتاب را می‌توان ادامه کتاب صدای باد را بشنو دانست. در این کتاب به خودکشی و اثرات آن بر نزدیکان با بیانی طنز آلود پرداخته می‌شود.

ادامه  این مطلب را می‌توانید در سایت رسانه هدهد، به آدرس زیر، مطالعه کنید:

https://hodhod.ca/the-best-novels-of-haruki-murakami/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۰۰ ، ۱۰:۳۱
سمیرا مرادی

رمان خرمگس نوشته اتل لیلیان وینیچ نویسنده ایتالیایی زبان به عنوان یک داستان سیاسی مشهور شده اما نمی‌توان جنبه‌های عاشقانه قصه را ندیده گرفت. The Gadfly نام اصلی کتاب است که در فارسی به خرمگس برگردانده شده است. رمان خرمگس نوشته اتل لیلیان وینیچ نویسنده ایتالیایی زبان، در سال 1897 منتشر شد.

این کتاب به عنوان یک داستان سیاسی مشهور شده اما به هیچ وجه نمی‌توان جنبه‌های عاطفی و عاشقانه پررنگ داستان را نادیده گرفت.

در سال ۱۸۳۱، «ژوزف مازینی»، انقلابی مشهور ایتالیا که از میهن خود رانده شده بود، سازمان مخفی «ایتالیای جوان» را پایه‌گذاری کرد. «ایتالیای جوان» که هرگز از تعقیب پلیس در امان نبود نقش مهمی را در مبارزه ملت ایتالیا، که فقط در سال ۱۸۷۰ موفق به اتحاد کشور شد، ایفا می‌نمود. آغاز وقایع رمان، مربوط به سال ۱۸۳۳ است. آن سال در نواحی مختلف ایتالیا مردم دست به قیام‌های مسلحانه می‌زدند. اتریشی‌ها با دستیاری حکومت‌های محلی، قیام‌های مردم را با قساوتی بی‌سابقه درهم می‌شکستند.»

در رمان خرمگس خواننده با شورش‌های مردم و قیام مسلحانه که از ویژگی‌های خاص نهضت آزادیخواهی تاریخ ایتالیا است مواجه نمی‌شود. اتل لیلیان وینیچ در این کتاب تمام تمرکز خود را بر خلق شخصیت قهرمان اصلی داستان گذاشته. کاراکتر قهرمانی کتاب، یک فرد انقلابی به نام آرتور است. داستان حول زندگی، اتفاقات و جریان‌هایی که باعث شکل‌گیری اعتقادات آرتور شده می‌گردد.

ادامه  این مطلب را می‌توانید در سایت رسانه هدهد، به آدرس زیر، مطالعه کنید:

https://hodhod.ca/the-gadfly-novel-introducton/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۰۰ ، ۱۶:۲۶
سمیرا مرادی

اشعار بانی پارکر و کلاید بارو ، زوج جنایتکار معروف آمریکایی که در طی روزهای تعقیب و گریز این زوج سروده شده قرار است به حراج گذاشته شود.

این زوج که در پرونده‌ سوابق آنها قتل، سرقت از بانک، قانون شکنی و … وجود دارد در اواقت فراغت خود شعر می‌گفتند.

«بانی پارکر» و« کلاید بارو»  در 23 می سال 1934 درپی تعقیب پلیس کشته شدند و از آنها یک دفتر شعر به جای مانده که نشان می‌دهد این زوج جنایتکار چه روحیه لطیفی داشته‌اند.

ین اشعار در طی روزهای تعقیب و گریز این زوج سروده شده و همراه با دو عکس بانی پارکر و کلاید بارو که از آنها منتشر نشده قرار است به حراج گذاشته شود.

در سال 1930 اشعار Bonnie منتشر شد. در سال 1967 نیز فیلمی بنام بانی و کلاید (Bonnie and Clyde) به کارگردانی آرتور پن، در باره زندگی این زوج ساخته شد.

«کلاید» در یکی از شعرهایش آورده است:

بانی فقط یک شعر نوشته است

داستان بانی و کلاید.

بنابراین من دستم را در شعر امتحان خواهم کرد

با سواری او توسط طرف من

همانطور که ما در حال حرکت به بزرگراه

هرگز دانستن کجا پایان خواهد یافت

هرگز پول خیلی زیاد نیست

و حتی یک دوست

در شعر دیگری از این زوج باقی مانده و معروف است آمده است:

شما داستان جسی جیمز را خوانده اید

چگونه زندگی کرد و درگذشت

آیا هنوز چیزی را می‌خواهید بخوانید؟

در اینجا داستان بانی و کلاید است.

حالا بانی و کلید باند خطناکی هستند،

من مطمئن هستم که شما داستان آنها را می خوانید

چگونه بانی پارکر و کلاید بارو ، زوج جنایتکار آمریکایی سرقت می‌کنند و چه کسی برایشان می گرید

آنها معمولا در حال مرگ یا مردن هستند.

در جایی به قلم کلاید آمده است:

بانی شعری نوشته است

داستان بانی و کلاید را

من هم می‌خواهم شعر خودم را بنویسم

با او و در کنار او.

ما به احدی دلمان نمی‌خواهد بدی کنیم

مجبوریم بدزدیم تا شکممان را سیر کنیم.

این مطلب برگرفته از مقاله ایمنتشر شده در سایت رسانه هدهد است:

https://hodhod.ca/%d8%ad%d8%b1%d8%a7%d8%ac-%d8%af%d9%81%d8%aa%d8%b1-%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d8%b2%d9%88%d8%ac-%da%af%d8%a7%d9%86%da%af%d8%b3%d8%aa%d8%b1-%d8%a7%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d9%86/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۰۰ ، ۱۵:۵۶
سمیرا مرادی

خاطرات خوب و شادی‌آور، سریع‌تر از خاطرات بد، ترسناک و حتی آرامش‌بخش به ذهن می‌آیند. اگر به موسیقی آرامش‌بخش و شاد گوش کنید، خاطرات خوب را به یاد می‌آورید. در حالی که اگر به موسیقی‌های ترسناک و غمگین گوش کنید، خاطرات بسیار منفی را از گذشته به یاد خواهید آورد. خیرا در طی تحقیقاتی که انجام شده، شرکت کنندگان به قطعه ای از یک موسیقی مثبت شاد گوش می دادند و سریعتر خاطرات خوب را به یاد می آوردند و همین ارتباط در گوش دادن به موسیقی غمگین و به یادآوردن خاطرات بد نیز وجود داشت. این تحقیق، شامل بررسی ارزش و محتوای موسیقی (مثبت و منفی بودن) و میزان ایجاد شور و انگیزه (زیاد و کم) آن بود. هدف، بررسی این بود که افراد، چگونه خاطرات و حسب‌حال خود را به یاد می‌آورند. در کل، 48 شرکت کننده در آزمایش حضور داشتند و هرکدام می‌بایست به مدت 30 ثانیه، 32 قطعه‌ای را از پیانو که تازه ساخته و نواخته شده بود و قبلا نشنیده بودند، گوش کنند. قطعات به 4 دسته شاد (مثبت با انگیزش بالا)، آرامش‌بخش (مثبت با انگیزش متوسط)، ترسناک (منفی با انگیزش پایین) و غمگین (منفی با انگیزش بسیار پایین) تقسیم می‌شدند.

تحقیقات نشان داد، خاطراتی که در آنها، شرکت کننده، به قطعه‌ای از موسیقی مثبت و انگیزشی (شاد) گوش می‌داد، سریع‌تر از دیگر خاطرات به یاد می‌آمدند. همچنین ارتباط بین نوع موسیقی و خاطره به یاد آمده (شاد یا غمگین بودن آن) مورد تحقیق قرار گرفت.

در طول این پروژه، قطعه‌های پیانو، برای نیمی از شرکت کنندگان، بدون هیچ ترتیب خاصی پخش شد و این درحالی بود که برای نیمی دیگر، قطعات موسیقی، به گروه‌های شاد، غمگین، ترسناک و آرامش‌بخش تقسیم و پخش شد.

این منجر شد تا راهی که ویژگی‌های موسیقی بر خاطره اثر می‌گذارند نیز تعیین و در نتیجه باعث شد محققین به نتایج جالبی دست یابند. آن‌ها متوجه شدند، در گروهی که موسیقی با ترتیب معینی پخش می‌شود، به هنگام شنیدن قطعاتی با درجه انگیزش بالا و نیز مثبت، خاطرات به مراتب با وضوح بیشتری به یاد می‌آمدند، به گونه‌ای که وضوح خاطرات منفی در مقایسه با آنها ناچیز بود.

در شرایطی که موسیقی بدون هیچ ترتیب خاصی پخش می‌شد، قطعات موسیقی منفی همبستگی و اثرگذاری بهتری نسبت به مثبت‌ها داشتند و این منجر به وضوح بالای خاطرات ناشی از آنها می‌شد. در این باره دوناهو اظهار داشته که وقتی قطعات موسیقی با ویژگی‌های مثبت و منفی به شکل تصادفی پخش می‌شوند، ممکن است همان خاطراتی به ذهن بیاید که در هنگام پخشِ با ترتیب معین می‌آید، با این تفاوت که پخش تصادفی موسیقی، امکان بازیابی خاطره را به شکل یک خاطره مشترک (غالباً با شخصی خاص) ایجاد می‌کند.

متن کاملتر این گزارش را می توانیددر صفحه رسانه هدهد به آدرس زیر مطالعه کنید:

https://hodhod.ca/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D8%AF/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۰ ، ۱۵:۵۷
سمیرا مرادی

هشتم مهرماه در تقویم رسمی کشور به عنوان «روز بزرگداشت مولوی» ثبت شده است. وی در عرفان و سلوک سابقه‌ای دیرین داشت و چون اهل بحث و جدال نبود و دانش و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی می‌دانست نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی؛ پرچم‌داران کلام و جدال با او مخالفت کردند. از جمله فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را علیه او برانگیخت.

شمس تبریزی در حدود سال ۶۴۲ قمری به مولانا پیوست و چنان او را شیفته کرد، که درس و وعظ را کنار گذاشت و به شعر و ترانه و دف و سماع پرداخت و از آن زمان طبعش در شعر و شاعری شکوفا شد و به سرودن اشعار پرشور عرفانی پرداخت. کسی نمی‌داند شمس تبریزی به مولانا چه گفت و چه آموخت که اینگونه دگرگونش کرد؛ اما واضح است که شمس تبریزی عالم و جهاندیده بود و برخی به خطا گمان کرده‌اند که او از حیث دانش و فن بی‌بهره بوده‌است که نوشته‌های او بهترین گواه بر دانش گسترده‌اش در ادبیات، لغت، تفسیر قرآن و عرفان است. مولانا در دوری شمس تبریزی ناآرام شد و روز و شب به سماع پرداخت و حال آشفته‌اش در شهر بر سر زبان‌ها افتاد.
 

روز و شب در سماع رقصان شد        بر زمین همچو چرخ گردان شد

 

آوازه این شاعر نامدار ایرانی مرزها را درنوردیده.در سال 97پرفورمنسی در سالن اسکارپترسون مونترال در کانادا با حضور 8 هنرمند بر روی استیج اجرا شد. این مراسم که مصادف بود با ولنتاین، بزرگداشتی نیز بر جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی از مشهورترین شاعران ایرانی پارسی‌‌گوی بوده است. مراسم عرفانی همراه با حضور دراویش (رقص سماع) و موسیقی تلفیقی در کنار هنرمندان صاحب نام که همه یکجا گرد هم جمع شده‌اند.

عشق وصل است، نه وصف. برای این‌که بدانیم عشق چه است و چه نیست، باید عاشق شویم: هر چه گویم عشق را شرح و بیان / چون به عشق آیم خجل مانم از آن / تشریف ده عشاق را پرنور کن آفاق را / بر زهر زن تریاق را چیزی بده درویش را / حضرت مولانا

پرفورمنسی که فراتر از تمام مرزهای فرهنگی و جغرافیایی است و تمام مرزهای بشری پشت سر گذاشته می‌شود و صدا خود مانند یک سازی است که بیلبورد آن را فراموش نشدنی می‌کند.

هنرمندان صاحب‌نامی همچون Sarah Pagé با هارپ نوازی، Mark Molner با سلو نوازی، Bertil Schulrabe نوازنده پرکاشن و دراویشی همچون خانم‌ها Tanya Evanson و Shraddha Daniel در کنار گروه ایرانی با حضور Showan Tavakol نوازنده کمانچه،  Behnaz Sohrabi نوازنده رباب و آواز، Amir Amiri نوازنده سنتور و با حضور Nirvan Fadaei Moghaddam که صحنه‌های بصری را خلق می‌کند.

مطالب این نوشتار برگرفته از منابع زیر است:

https://hodhod.ca/%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d9%88%d8%b5%d9%84-%d8%a7%d8%b3%d8%aa-%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%b3%d9%85%db%8c-%d9%87%d9%85%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86/

https://www.mizan.news/fa/news/226229/%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%B4%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4 %D8%AA- %D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۰۰ ، ۱۳:۲۲
سمیرا مرادی