در مورد فرهنگ کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم

در مورد کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم، قرار است اطلاعاتی و محتوایی در جهت مسایل روز و وقایع و رخداد های علمی، هنری و ادبی کانادا ارایه دهد.

در مورد کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم، قرار است اطلاعاتی و محتوایی در جهت مسایل روز و وقایع و رخداد های علمی، هنری و ادبی کانادا ارایه دهد. اخبار و فستیوال های هنری همچنین اتفاقات دنیای ادبیات، سینما، تئاتر که برای ما فارسی زبان ها در اقصی نقاط دنیا اعم از کانادا می تواند جذاب باشد. هدف از این وبلاگ معرفی بخشی از فرهنگ در سرزمین کانادا است.

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسانه هدهد» ثبت شده است

“آیرین شیوایی” محقق ایرانی مقطع فوق دکترا دانشگاه “آریزونا” و عضو تیم علمی جیمز وب است. که در توسعه این تلسکوپ نقش بسیار مهمی داشته است.

 “شیوایی” دارای مدرک کارشناسی رشته فیزیک از دانشگاه تهران و مدرک دکترای رشته اخترفیزیک از دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید است.

بنابر مطالب مندرج در سایت آیرین شیوایی ویبلی، وی در رصدخانه استیوارد دانشگاه آریزونا،  عضوی از تیم‌ علمی “رصد زمان تضمین شده”(GTO) ابزار فروسرخ میانی(MIRI)  و دوربین مادون قرمز نزدیک(NIRCam)  است.

وب به چهار ابزار علمی دوربین مادون قرمز نزدیک(NIRCam)، طیف‌نگار مادون قرمز نزدیک(NIRSpec)، ابزار مادون قرمز میانی(MIRI)  و حسگر هدایت دقیق/تصویرگر مادون قرمز نزدیک و طیف‌نگار بدون شکاف(FGS-NIRISS)  تجهیز شده است.

تلسکوپ فضایی جیمز وب حاصل تلاش مشترک ناسا، آژانس فضایی اروپا و آژانس فضایی کانادا است.

ناسا با همکاری آژانس فضایی اروپا و آژانس فضایی کانادا و با هدف، بررسی چگونگی شکل‌گیری و تکامل کهکشان‌ها پس از مه‌بانگ دهه‌هاست در حال کار بر روی این تلسکوپ است و بیش از ۱۰ میلیارد دلار برای ساخت “جیمز وب” هزینه کرده است.

این تلسکوپ قصد دارد با نگاهی به اعماق کیهان، تصاویری از اولین کهکشان‌هایی که تاکنون شکل گرفته‌اند، ثبت کند.

دوربین‌های فروسرخ این تلسکوپ به قدری قدرتمند و دقیق هستند که می‌توانند حضور یک زنبور را از فاصله ۲۴۰ هزار مایلی (فاصله بین زمین و ماه) تشخیص دهند.

“جیمز وب” ۱۰۰ برابر قدرتمندتر از هابل است و به اخترشناسان کمک خواهد کرد تا اسرار جهان را درک کنند.

البته اکنون نمی‌توان گفت که آیا “وب” جایگزین “هابل” خواهد شد یا نه، چرا که “هابل” همچنان در حال رصد کیهان است و ناسا امیدوار است تا چند سال دیگر، احتمالا تا دهه ۲۰۳۰ نیز بتواند از آن استفاده کند.

“هابل” یکی از بزرگترین و پرکاربردترین تلسکوپ‌ها به شمار می‌آید.

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/irene-shivaeion-nasas-james-webb-space-telescope-science-team/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۰۰ ، ۱۰:۵۲
سمیرا مرادی

فلات ایران یکی از غنی‌ترین و کهن‌ترین سرزمین‌ها و تمدن‌های شناخته شده در جهان به شمار می‌رود. که بخش عظیمی از داشته‌های فرهنگی و هنری را در خود جای داده است که آلات موسیقی از جمله مهمترین آن‌ها به شمار می‌رود.

با نگاهی به مکتوبات، سنگ‌نوشته‌ها و اشیای برجای مانده از دوره‌های باستانی تمدن ایران، با اشکال و متونی مواجه خواهیم شد که از اهمیت موسیقی طی حیات این تمدن حکایت دارد.

و می‌توان دریافت که این هنر از دیر زمان در سرزمین باستانی ایران از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده است.

در کاوش‌های شهر سوخته، کتیبه‌ای کشف شد. که در آن صورت چند نوازنده در حال گروه نوازی مشهود بود که قدمتی نزدیک به پنج هزار سال دارد. و استفاده از فرم‌های گوناگون موسیقایی را حتی ‘گروه نوازی’ در آن زمان تصدیق می‌کند.

اگر از قدمت سازهای بادی ایرانی بگذریم. سازهای زهی در تمدن ایران قدمتی حدود چهار هزار ساله دارند که ‘تنبور’ قدیمی‌ترین نوع شناخته شده از این خانواده است.

در دوره ساسانی، بیشترین توجه به سازها و موسیقی صورت می‌گرفت و موسیقیدانانی نیز در آن زمان ظهور یافتند که از این میان می‌توان به ‘نکیسا’ و ‘باربد’ اشاره کرد.

این تکامل در زمان ورود اسلام به ایران همچنان روند صعودی خود را پیمود و به شکل‌های گوناگون به فرهنگ‌های خاورمیانه عرضه شد؛ موسیقی آندولوس و سازهای ملودیک اعراب، زاده همین تکامل است.

ساز تار که زمان پیدایش آن به دوران صفویه بازمی‌گردد، در تمامی فلات ایران بنابر جغرافیا، آداب و رسوم و الحان اجرایی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

اواخر دوران قاجار این ساز به زمان اوج خود رسید. توجه ویژه هنرمندان، این ساز را به اصلی‌ترین ساز موسیقی سنتی ایران بدل کرد.

در آن زمان، ردیف‌های موسیقی سنتی بر پایه این ساز تدوین شد که از اهمیت و توانایی اجرایی این ساز در میان هنرمندان ایرانی حکایت می‌کند.

علی اکبرخان فراهانی‘ از جمله پایه‌گذاران تارنوازی به این شیوه در ایران است که اواخر دوره قاجار می‌زیست؛ تار سازی نیز در این دوره به یک تکامل رسید. و ‘یحیی’ سازنده توانا و به نام این ساز، سازهایی را ساخت که همچنان بعد گذشت دهه‌ها از آن استفاده می‌شود. و همگی از آن به عنوان مرغوب‌ترین نمونه ساخته شده از تار در جهان نام یاد می‌کنند.

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/tar-stringed-instruments/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۰۰ ، ۱۴:۴۷
سمیرا مرادی

در دنیا گونه های مختلفی زندگی می نمودند مانند دایناسورها، ماموت ها تا نزدیکتر پلنگ مازندران که اکنون نیستند و منقرض شده اند. خیلی هایشان به وسیله تغیرات آب و هوایی و خیلی دیگر را ما انسانها زحمتشان را کشیدیم و خیلی های دیگر هستند که در حال انقراض می باشند و ما انسانها داریم رویشان کار می کنیم نامشان را گذاشتیم گونه حفاظت شده و آنها هم گول همین کلمه را می خورند و شکار می شوند و خلاص.
و انسان شام شب نخورد و گرسنه بماند که مثلا فلان جور حیوان منقرض نشود؟ بشود فدای سرم. این همه گونه شکر خدا در دنیا هست و چیزیکه زیاد است گونه و ما همه رفتنی هستیم و آنچه که می ماند همین شامی است که دور هم می نشینیم و گونه مذکور را می خوریم و خوش می گذرد اینجور صمیمیت ها است که می ماند.
اما میدانیم که مقصر انقراض های مذکور در اغلب اوقات خود همان گونه مورد انقراض می باشد زیرا موجوداتی منقرض می شوند که نمی توانند خودشان را با تغییر شرایط آب و هوایی و محیطی و شرایط دیگر تطبیق بدهند.
یکی از گونه هایی که در دنیا در حال انقراض می باشد گونه انسانهای آزادی است که دروغ نمی گویند و اهل حقه بازی نیستند و دزدی و خیانت نمی کنند که اینها اخلاق هایی می باشند که به داشتنشان افتخار می کنند اما ازشان استفاده نمی کنند و مانند مدال می باشد که در مواقع لازم آنها را به سینه زده و پزش را میدهند و سپس تمیزشان نموده و می گذارند داخل کمد و گونه مذکور متوجه اینگونه ظرایف نمی شود و درکل زرنگی مهارت کافی برای بقا در جامعه را ندارد و سرشان کلاه میرود ضربه روحی می خورند در نهایت سکته می کنند و میمیرند و روز به روز تعدادشان کمتر می شود و قانونی هم برای حفاظت از اینها نیست.
و یکی از مهارت هایی که برای تنازع بقا لازم است و اینها ندارند ، نیرنگ بازی می باشد که جزو مهارت های اولیه زندگی می باشد و اگر انسان بی کله ای باشد از همان مدرسه باید آنرا بیاموزد یا بلکه باید نقاب بزند و وانمود کند که کس دیگری است و به چیزهایی که علاقه دارد بگوید ندارد و کارهایی که می کند بگوید نمی کند و کارهایی که نمی کند بگوید می کند و اگر درخانه والدینش اشتباهی دارند بگوید ندارند و اینها آموزش های مفیدی است که کودک باید یاد بگیرد و بعدا بسیار بیشتر از تاریخ جغرافی علوم به دردش می خورد.
نکته بعد اینکه دنیا دنیای فرصت های طلایی است و شخص با داشتن مهارت های کافی و نقاب های مناسب و وقت شناسی ، پاچه خواری ، دانستن جهت باد می تواند به جاهای خوب برسد.
خیلی ها تلاش نمودند که فرمولی و قاعده و قانونی برای موفقیت بیابند که بصورت نسبی نتوانستند زیرا پارامترها زیادند ثابت نمی باشند و آنچه که امروز خوب است ممکن است فردا بد باشد و برعکس.
نتیجه ای که می توان گرفت این است که موفقیت در دنیا فرمول خاصی ندارد و زندگی بسیار شبیه به بازی مار و پله خودمان است و می توانی یک دفعه هشتاد پله از این جایی که هستی بروی بالا و بعد می توانی سر بخوری بروی پائین تر از جایی که قبلا بودی و از این لحاظ جامعه ما ، جامعه بسیار مهیجی است و به آدم خوش می گذرد و زندگی یک نواخت و قابل پیش بینی نداریم و کسل نمی شویم و این خیلی خوب است و آماده ایم که نردبان مذکور را پیدا کنیم و از روی هم رد شویم برویم بالا و ضعیف ها و آنهایی که دوست دارند قدم به قدم جلو بروند می مانند پائین و خرده می شوند و منقرض می شوند و چرخه حیات در دنیای ما به این شکل کامل می شود.
اما در این میان یک عاملی با اینگونه محاسبات سازگار نمی باشد و آن وجود انسان هایی است که خلاف نمی کنند و دروغ نمی گویند و به قانون احترام می گذارند و حق مردم را پایمال نمی کنند که هیچ بخاطر مردم حق خودشان را پایمال می کنند و سرجمع انسانهای خوبی هستند و نکته مهم این است که از خوب بودشان خجالت نمی کشند و سفت محکم پای اصولشان ایستاده اند و بر خلاف بقیه آنها که ته دلشان امیدوارند بچه شان به خودشان نرود ، انسانهای مذکور تلاش می کنند فرزندانشان را نیز مانند خودشان تربیت نمایند و این امر نشان میدهد که خوبی در دنیا نمرده و امیدی به نجات است.

نوشته: محمد راد در صفحه بی تعارف با شما رسانه هدهد

https://hodhod.ca/%d8%a8%db%8c-%d8%aa%d8%b9%d8%a7%d8%b1%d9%81-%d8%a8%d8%a7-%d8%b4%d9%85%d8%a7-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86%d9%87%d8%a7/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۰۰ ، ۱۲:۵۴
سمیرا مرادی

در خیابان راه می‌رفتم. ساعت سه نیمه شب بود و برعکس همیشه دوست نداشتم با ماشین در خیابان ها بچرخم. روز سختی را پشت سر گذاشته بودم از همان روزها که وقتی صبح از خواب بلند می شوی و می دانی تا شب، روز خوبی نخواهد بود.

به گذشته ام فکر می کردم و مسیرهایی که در زندگی طی کرده بودم. شاید هم بیشتر داشتم به آدم هایی که روزی روزگاری در همه این سالها در زندگی ام بودند و حالا دیگر نبودند فکر می کردم. هرچه بود در حال خودم نبودم و متوجه فضای اطراف خودم هم نبودم.
همان طور که در پیاده رو می رفتم صدای موزیکی توجه من را به خود جلب کرد. نزدیکتر شدم و دیدم صدا از یک بار قدیمی در کوچه سمت راستم بیرون می آید.

وارد بار شدم و روی اولین صندلی در کنار در ورودی نشستم. بار قدیمی و کهنه ای بود. مشخص بود سالهاست به آن رسیدگی نشده شاید چون هیچ وقت مشتری زیادی نداشت.
اما من در حال خودم نبودم و فقط داشتم به موزیک گوش می کردم خانمی روبروی من ظاهر شد و از من پرسید چی می خوای برات بیارم. لحن صحبتش جوری بود که انگار داره می گه چی می خوای بهت بدم زود بزنی به چاک چون اینجا جای تو نیست.

گفتم هیچی اومدم موزیک گوش کنم این موزیک شما بود که من به داخل کشوند.
انگار در اون لحظه به خصوص اون منظور من فهمید و گفت: باشه می دونم چی می خوای. رفت و صبر کرد موزیک که تمام شد دوباره همان قطعه را از اول پخش کرد. و برگشت. این بار دو استکان در دستش بود و نشست روبروی من آن طرف میز و با شیشه‌ای که دستش بود استکان ها را پر کرد و گفت: بیا بخور. تو به این نیاز داری. آمدم بگویم من نوشیدنی نیاز ندارم اما انگار دیر شده بود و او منتظر بود من هم استکان را به دست بگیرم و او را همراهی کنم.
از او پرسیدم: مگه تو می دونی این چه موزیکیه؟
پوزخندی زد که انگار سئوال نابه جایی پرسیدم.
پرسید: اهل کجایی؟ گفتم ایران. گفت من اهل بلژیک هستم. گفتم: پس لی لی رو می شناسی؟
استکانش را بالا رفت و گفت: خیلی بیشتر از چیزی که تصورش می کنی و بلند شد رفت انتهای سالن در پیانویی را که معلوم مدت هاست استفاده نشده باز کرد و شروع کرد به هم نوایی با موزیک.

بلند شدم و رفتم کنار پیانو و گفتم: می شه سیگار بکشم؟‌ گفت: آره. به منم بده. البته کشیدن سیگار در این بار ممنوعه اما اینجا که کسی نمیاد و رئیس لعنتیم هم نیست. پس راحت باش.
حالا که خوب فکر می کنم یادم نمی آید صحبتهایمان در مورد این موزیک بود یا در مورد فیلمی که این موزیک برای آن ساخته شده یا در مورد کتابی که از روی آن این فیلم را ساختند اما یادم هست که آن شب با هم خیلی صحبت کردیم. انگار در زندگی همه آدمها آدمهای دیگری هستند که یک روزی برای همیشه دیگر نیستند.
نگران نباشید حال من خوب است
Je vais bien, ne t’en fais pas

Don’tWorry, I’m Fine

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/%d9%86%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a8%d8%a7%d8%b4%db%8c%d8%af-%d8%ad%d8%a7%d9%84-%d9%85%d9%86-%d8%ae%d9%88%d8%a8-%d8%a7%d8%b3%d8%aa/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۰۰ ، ۱۳:۱۷
سمیرا مرادی

امسال برای اولین بار ملکه الیزابت دوم، باید سالگرد ازدواج خود را بدون حضور همسرش شاهزاده فیلیپ جشن بگیرد. این زوج در 20 نوامبر 1947 ازدواج کردند. و تا زمان مرگ فیلیپ در آوریل، در سن 99 سالگی، بیش از هفت دهه را با هم گذراندند.

شنبه هفتاد و چهارمین سالگرد ازدواج آن‌ها بود و برای اولین بار سالگرد ازدواج ملکه بدون شاهزاده فیلیپ برگزار شد.

ملکه که اکنون 95 سال سن دارد، پس از رگ به رگ شدن کمرش که او را آزرده کرده مجددا فعالیت‌های روزمره خودش را از سر گرفته است.

او آخر هفته گذشته مجبور شد بدلیل بیماری مراسم یکشنبه یادبود را در لندن از دست بدهد، اما روز چهارشنبه دیده شده بود وی پس از خروج از قلعه ویندزور با یک ژنرال ملاقات کرده است.

مرگ شاهزاده فیلیپ در اوایل سال جاری به زندگی عاشقانه طولانی و داستانی این زوج پایان داد.

عروسی آن‌ها و تنها پنج سال قبل از اینکه الیزابت پس از مرگ ناگهانی پدرش، پادشاه جورج ششم، به تخت سلطنت برسد در کلیسای وست مینستر برگزار شد. در زمان او پرنسس الیزابت و همسرش ستوان فیلیپ مانت باتن بودند.

این زن و شوهر یکی از طولانی‌ترین مشارکت‌ها را در بین تمام حاکمیت‌ها داشته‌اند. پس از مرگ شاهزاده فیلیپ، ملکه گفت که خانواده وی “در دوره غم و اندوه بزرگی” به سر می‌برند.

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/queen-marks-first-wedding-anniversary-without-prince-philip/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۰۰ ، ۱۵:۲۲
سمیرا مرادی

حمایت مالی جشنواره هات داکس کانادا از مستند «مسیرهای زنانه»

مستند سینمایی «مسیرهای زنانه» به کارگردانی مرجان خسروی، تولید مشترک ایران و اسپانیا حائز حمایت مالی(فاند) جشنواره‌ی معتبر و بین‌المللی هات داکس کانادا شد.

 جشنواره‌ی مستند هات داکس کانادا بزرگ‌ترین رویداد فیلم مستند و بازار فیلم در آمریکای شمالی و مورد تایید آکادمی اسکار است.

این جشنواره همه ساله با هدف تشویق و ترغیب فیلم‌سازان بومی، در قالب فاندی موسوم به Cross Currents یا بین فرهنگی از معدود پروژه‌های در دست تولید کشورهای مختلف، حمایت می‌کند.

فاند کراس کارنتس با همکاری کمپانی نتفلیکس و بنیاد پانیکارو، تنها از چهار پروژه مستند بین‌المللی حمایت کرده که پروژه‌ی مستند «مسیرهای زنانه» از ایران، یکی از این چهار پروژه‌ی سینمایی است. پروژه‌هایی که فاند کراس کارنتس را دریافت می‌کنند در بخش فروم (پیچینگ) جشنواره‌ی هات داکس ۲۰۲۲ حضور خواهند داشت. و از یک سال فلوشیپ جشنواره برخوردار می‌شوند.

عرضه و پخش جهانی «مسیرهای زنانه» بر عهده‌ی میلاد خسروی است.

و از دیگر عوامل می‌توان یه تهیه‌کنندگان: میلاد خسروی، مهدیه سادات محور، استفانی ون لوکوویچ، فیلم‌بردار: مهدی آزادی، صدابردار: عباس رفیعی، تدوینگر: لقمان سخنور و مشاور رسانه‌ای: علی کشاورز اشاره کرد.جشنواره هات داکس از ۸ تا ۱۸ اردیبهشت در شهر تورنتو برگزار خواهد شد.

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/canadian-hot-dox-festival-sponsors-documentary-womens-paths/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۰۰ ، ۱۴:۴۲
سمیرا مرادی

هفته‌های پیش، گوش دادن به پادکستی در مورد سوسن تسلیمی و بازیگری فوق‌العاده‌اش در سینما و تئاتر ایران منجر به دیدن فیلم‌های دوباره تسلیمی شد.

تسلیمی تا سال 1366 در سینمای ایران درخشید اما مورد بی‌مهری قرار گرفت. و در این سال به سوئد مهاجرت کرد. چریکه تارا اما به جرات یکی از بهترین فیلم‌های تسلیمی است که ساخته بیضایی است.

برای نوشتن از سوسن تسلیمی، برای نوشتن از چریکه تارا که نخستین تجربه سینمایی سوسن تسلیمی هست، بهترین شروع می‌تواند توصیف بهرام بیضایی از او باشد آنجا که می‌گوید:

سوسن تسلیمی بازیگر با حضوری است. همین حضور، همین بودن و جلوه‌گری در معنای تام و تمام هنر بازیگری‌اش، کلیدواژه وارد شدن به شناختن و پی بردن به توان بازیگری و حضور سینمایی اوست.

بهرام بیضایی چریکه تارا را در سال ۱۳۵۷ می‌سازد. این فیلم پس از انقلاب سال 1357 توقیف شد و جز سه بار در بخشِ نوعی نگاه، جشنواره فیلم کن در سال 1980 و یکی دو بار در جشنواره بین‌المللی فیلم سن سباستین، به نمایش عمومی درنیامد.

 

چریکه تارا یک بازآفرینی از جوهره‌ی افسانه‌ای به شمار می‌آید که عشق و نفسِ یک فرد زنده می‌تواند، مرده‌ای را به جهان زنده‌ها بازگرداند.

اما فراموش نکنیم که هر فیلم افسانه‌ای، دارای یک زمینه‌ی لوکیشنی واقعی و عناصر عینی است.

نگاه بیضایی به آیین‌ها، کاملاً در دل زندگی جای می‌گیرد. برخی گمان می‌کنند آیین از جایی آغاز می‌شود که انسان از جهان زندگی عینی خود خارج شود. درحالی‌که بیضایی به ما می‌گوید ماهیت و ضرباهنگ آیین‌ها در دل زندگی قرار دارد و چنین چیزهایی را در باورهای مردم این سرزمین می‌بیند.

به همین دلیل است که باروری زمین در فیلم با آیین شبیه‌خوانی مقارن می‌شود. پدیده‌های تصویر شده در فیلم، از اعتقاد به معنای ایدئولوژیک آن فراتر رفته و طنین آن از گذشته‌های تاریخی تا زندگی امروز ما به گوش می‌رسد و در پس‌زمینه ذهن ما جریان دارد.

 

علاوه بر جنبه اساطیری، داستان عاشقانه‌ای در جریان است. تارا زن قدرتمندی است که با زنانگی خود مرد تاریخی را درگیر عشق افسانه‌ای خودساخته است. در فیلم مکرراً تلاش مرد تاریخی که مرده‌ای از گذشته است را برای به دست آوردن تارا می‌بینیم.

مرد تاریخی: تو زنده‌ای، تو آزادی، تو هزار هزار در اطراف داری، من در میان کنیزانم بسیار داشتم، اما به هیچ‌یک عاشق نشدم، تو مرا شکنجه می‌کنی!

تارا: تعریف کن!

مرد تاریخی: تمام تبار در این لحظه به من می‌نگرند و من نمی‌توانم برگردم، شرم بر من!

تارا: چرا دیشب در حیاط منزل من راه می‌رفتی؟

مرد تاریخی: زخم‌ها آزارم می‌دادند!

تارا: باید می‌بستی!

مرد تاریخی: این زخم‌ها بسته شدنی نیست! می‌شنوی؟ کهنه است ولی مرهم ناشدنی نیست، هرروز خون تازه از آن بیرون می‌آید!

تارا: از کی؟

مرد تاریخی: از دمی که تو را دیده‌ام!

این نوشته برگزفته از مقاله ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/ballad-of-tara-is-a-film-directed-and-written-by-bahram-beizai/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۰۰ ، ۱۷:۳۰
سمیرا مرادی

هاروکی موراکامی نویسنده محبوب ژاپنی با سبک خاص نویسندگی خود توجه علاقه مندان به ادبیات بین الملل را به خود جلب کرده است. در زیر به بررسی و معرفی بهترین کتاب های هاروکی موراکامی در عرصه رومان و داستان نویسی می‌پردازیم. آن‌ها را بخرید و بخوانید.

شکار گوسفند وحشی

این کتاب با عنوان کامل «ماجرایی که گوسفندی در آن است» موفق ترین نوشته موراکامی است که داستان زندگی فردی است که با ورود به اتحادیه سیاسی-اقتصادی-صنعتی زندگی اش دستخوش تغییراتی می‌شود که نشان دهنده تفاوت بین درون و شرایط بیرونی این فرد است.

ماجرای پرنده باد شده

این کتاب روایتی عاشقانه از زندانی شدن زنی است که همسرش با انجام فعالیت های متافیزیکی وی را نجات می‌دهد.

سرزمین عجایب پخته شده و پایان جهان

موضوع این کتاب کاملا سورئالیستی است و به تلاش‌های فردی می‌پردازند که در جنگی اطلاعاتی در شهری که تحت نظارت نگهبانی شرور است باید تصمیم های تاثیرگذاری بگیرد.

1Q84

این کتاب به روایت گروه‌های مذهبی و حمله تروریستی آوم شینروکو در سال ۱۹۹۵ در ژاپن می‌پردازد.

در سراسر این کتاب مذهب و سیاست به رقابت می‌پردازند و از ارتباط دو شخصیت اول داستان که یکی تابعه ای ریاضی ‌و دیگری مربی ورزش و یک قاتل است صحبت می‌کند.

سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

سوکورو تازاکی نام قهرمان این کتاب است که در پی فهمیدن دلیل دوری دوستانش از وی می‌باشد و به دنبال جواب سوال خود به کشورهای مختلف رفته ‌و با ابعاد پنهان شخصیت خود رو به رو می‌شود.

کافکا در کرانه

یکی از موفق ترین رمان ها و در عین حال گیج کننده ترین در میان کتاب های هاروکی موراکامی کافکا در کرانه است که روایت سه فرد از سه نسل است که با سفر به دنیایی عجیب به صورت نیمه انسان در می‌آیند.

نویسنده در این کتاب بر تاثیر انسان در ساختن سرنوشت خود تاکید دارد.

صدای باد را بشنو

این کتاب اولین رمان موراکامی است که با نثری قوی به روایت افرادی می‌پردازد که به دنبال رسیدن به آرزوها و رویاهای خود در جوانی هستند.

پینبال، ۱۹۷۳

این کتاب را می‌توان ادامه کتاب صدای باد را بشنو دانست. در این کتاب به خودکشی و اثرات آن بر نزدیکان با بیانی طنز آلود پرداخته می‌شود.

ادامه  این مطلب را می‌توانید در سایت رسانه هدهد، به آدرس زیر، مطالعه کنید:

https://hodhod.ca/the-best-novels-of-haruki-murakami/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۰۰ ، ۱۰:۳۱
سمیرا مرادی

کلئوپاترا از باهوش ترین و قدرتمندترین حاکمان زمان خود بوده که واقعیت‌های زندگی‌اش در روایت‌های تاریخی گم شده. باورهایی که راجع به او وجود دارد همگی درست نیستند.

کلئوپاترا در ادبیات و روی صفحه نقره سینما جاودانه شده اما به روشی کاملاً اشتباه. او یکی از باهوش ترین و قدرتمندترین حاکمان زمان خود بود، اما داستان واقعی او در بیشتر روایت‌های تاریخی گم شده است.

مستند در جستجوی کلئوپاترا فیلمی مستند از طبیعت اشیا است که ما را با واقعیت زنی روبرو می‌کند که ۲۰۰۰ سال پیش بر یک امپراتوری گسترده حکومت می‌کرد. در اینجا شما با چند نکته از زندگی این ملکه که پیش از این نمی‌دانستید آشنا می‌شوید.

کلئوپاترا مصری نبود

کلئوپاترا آخرین ملکه مصر و از طیف طولانی حاکمان غیر مصری بود. او آخرین فرمانروای «بطلمیوسی» محسوب می شود. هنگامی که اسکندر بزرگ در سال ۳۳۲ قبل از میلاد به مصر حمله کرد، این کشور تحت کنترل مقدونیه و یونان درآمد. پس از مرگ اسکندر، بطلمیوس، یک نجیب زاده مقدونی، کنترل مصر را بدست گرفت و سلسله ای را تأسیس کرد که برای ۱۰ نسل بر آن امپراتوری حکومت می کرد.

کلئوپاترا با هر دو برادرش ازدواج کرد

حاکمان «بطلمیوسی» با ازدواج خواهر و برادران خود را از دیگران متمایز کردند. ملکه خودش در واقع کلئوپاترا هفتم بود و والدینش یقینا خواهر و برادر بودند. اما آنجا بود که عشق خانوادگی پایان یافت. اگر آنها با هم ازدواج نمی کردند، قطعا یکدیگر را می‌کشتند. بر همین اساس برخی خواهر و برادرها یکدیگر را کشتند و برخی مادران فرزندان خود را سر بریدند. همه اینها برای شکوه قدرت بوده است.

کلئوپاترا بعد از مرگ پدرشان، در کنار برادرش، بطلمیوس هشتم، که هشت سال جوانتر بود و فکر می‌کرد شوهرش است، بر مصر حکومت کرد. اما این دو به سرعت دشمن یکدیگر شدند و کلئوپاترا، در ۲۱ سالگی به صحرای سینا رفت و تلاش کرد تا ارتشی برای رسیدن دوباره به قدرت برای خودش فراهم کند. او  برای به دست گرفتن دوباره کنترل مصر، به حاکم رومی ژولیوس سزار پیوست و در این راه، پسری به دنیا آورد. او با سپاهیان سزار موفق شد تاج و تخت خود را از برادر کوچکتر خود پس بگیرد و یک بار دیگر در کنار برادر دیگرش بطلمیوس چهاردهم که بعداً با او نیز ازدواج کرد حکمرانی کند.

 

ادامه  این مطلب  و زندگی کلوپاترا را می‌توانید در سایت رسانه هدهد، به آدرس زیر، مطالعه کنید:

https://hodhod.ca/things-about-cleopatra-s-life-that-never-has-been-told/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۰ ، ۱۶:۱۵
سمیرا مرادی

اتوود صاحب بیش از ۴۰ رمان، داستان ادبیات کودک و داستان کوتاه است که اکثر افراد مجموعه سرگذشت ندیمه را بیش از دیگر آثار وی دوست دارند. تاکنون مجموعه‌ اشعار بسیاری از این شاعر و نویسنده کانادایی به ثبت رسیده است. مجموعه جدید اشعار مارگارت آتوود با نام «عزیزم» پس از ۹ سال فراق از شعر سرایی در بازار عرضه می‌شود.

مارگارت در تمام عمرش بیشتر از ۵۵ جایزه ملی و جهانی کسب کرده و درجات افتخاری مختلفی نیز از دانشگاه‌هایی نظیر آکسفورد، سوربن و کلمبیا به دست آورده است. جایزه بوکر و هامت نیز برای رمان «آدمکش کور»، به وی تعلق گرفت.

علاوه‌بر نویسندگی، مارگارت در شعر سرایی نیز مهارت خاصی داشته و مجموعه اشعار نابودگر،‌ قمری، بلعیدن آتش و قصه‌های واقعی را تاکنون منتشر کرده است. مجموعه جدید اشعار مارگارت آتوود با عنوان مجموعه «عزیزم» پس از ۹ سال فاصله از دنیای شعر منتشر شده است.

جایزه بوکر در سال گذشته به دلیل داستان وصیت‌ها به صورت مشترک به مارگارت و یک نویسنده بریتانیایی به نام برناردینو اواریستو تعلق گرفت. وی در کنار خدمت‌های بسیاری که به ادبیات کانادا کرد، از متولیان جایزه شعر گریفین نیز بود.

جایزه شعر گریفین از مهمترین جوایز اشعار کاناداست که در دو بخش شعر بین‌الملل و شعر کانادا به زبان انگلیسی سروده می‌شود. هر سال بهترین چهره‌ها برای این مقام انتخاب شده و به هر یک از آنها مبلغ ۶۵ هزار دلار اهدا می‌شود.

این نوشته برگزفته از مقال ای منتشر شده در سایت رسانه هدهد به آدرس زیر است:

https://hodhod.ca/%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%a7%d8%b4%d8%b9%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%a2%d8%aa%d9%88%d9%88%d8%af/

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۰۰ ، ۱۶:۲۵
سمیرا مرادی