در مورد فرهنگ کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم

در مورد کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم، قرار است اطلاعاتی و محتوایی در جهت مسایل روز و وقایع و رخداد های علمی، هنری و ادبی کانادا ارایه دهد.

در مورد کانادا بیشتر بدانیم و بخوانیم، قرار است اطلاعاتی و محتوایی در جهت مسایل روز و وقایع و رخداد های علمی، هنری و ادبی کانادا ارایه دهد. اخبار و فستیوال های هنری همچنین اتفاقات دنیای ادبیات، سینما، تئاتر که برای ما فارسی زبان ها در اقصی نقاط دنیا اعم از کانادا می تواند جذاب باشد. هدف از این وبلاگ معرفی بخشی از فرهنگ در سرزمین کانادا است.

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسانه هدهد» ثبت شده است

نامزدهای نهایی جایزه گیلر کانادا توسط النا رابینوویچ، مدیر اجرایی گیلر در وبسایت زنده اعلام شد. داوران برای انتخاب اولیه 132 کتاب از کانادا خوانده بودند.

چهار داستان بلند و یک مجموعه داستان کوتاه در فهرست اولیه جایزه گیلر قرار دارند. هیئت داوران برای انتخاب فهرست اولیه 132 کتاب از سراسر کانادا خوانده بودند.

در جایزه گیلر 100 هزار دلار به بهترین داستان یا مجموعه کوتاه کانادایی، که به زبان انگلیسی نگاشته شده باشد، اهدا می‌شود و هر کدام از نامزدهای نهایی 10 هزار دلار دریافت می‌کنند.

فهرست نامزدهای نهایی جایزه گیلر به شرح زیر است:

«شب مبارزه» نوشته میریام تووز-رمان

»شنوندگان» نوشته جردن تاناهیل-رمان

»پسر خانه» نوشته چلوچی اونیمولوکوه-اونوبیا-رمان

»چه بهشت عجیبی» نوشته عمر الآکاد-رمان

»موجودات خسته پرافتخار» نوشته آنجلیک لالوند- مجموعه داستان کوتاه

هیئت داوران درباره فهرست اولیه گفتند: «در سالی پر از چالش و همچنین عصر رواج زوم هیئت داوران پس از ساعت‌ها دور هم نشستن و کتابخوانی پنج اثر را انتخاب کردند. فهرستی از صداهای مختلف و روایات نوآورانه و همچنین سنتی که لذت زیادی را به داوران هدیه کرد. برای همه سلیقه‌ها در این فهرست داستانی وجود دارد و در هر کدام از این آثار زیبایی، صداقت، شفقت انسانی، و تعالی وجود دارد که به ما نشان می‌دهد ادبیات کانادا مثل همیشه گسترده و تأثیرگذار است».

یش از این مارگارت آتوود در سال 1996 با داستان «گریس دیگر» و آندره الکسیس با داستان «پانزده سگ» در سال 2015 برنده جایزه گیلر شده‌اند. ایان ویلیامز با داستان «بازتولید» هم در سال‌های گذشته  برنده جایزه معتبر گیلر شد.

جایزه گیلر با هدف بزرگداشت «برتری» در ادبیات کانادا در سال 1994 ایجاد شد. جک روبینویچ در سال 94 برای بزرگداشت یاد و خاطره همسر روزنامه‌نگارش «دوریس گیلر»، که یک سال قبل از آن از دنیا رفته بود، این مسابقه را پایه گذاری کرد.

برای بیشتر دانستن از جایزه ادبی کانادا می توانید وب سایت هدهد را مطالعه کنید:

https://hodhod.ca/introducing-finalists-for-the-giller-award/

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۰ ، ۱۳:۵۰
سمیرا مرادی

«تهران تایمز از زمان آغاز فعالیتش در سال ۲۰۱۲، همیشه سعی در نمایش مُد خیابانی پررونق ایرانی، سبک زندگی و فرهنگ پاپ در تهران، شیراز، اصفهان و…آن هم از نوع پیشگام دارد. ما به دنبال ایرانیان در سراسر جهان می‌رویم و داستان‌های هنری شان را تعریف می‌کنیم.»

این‌ها عباراتی است که آراز فضائلی طراح ایرانی لباس، دانش آموخته مدارس مُد «پارسونز» و «اِسمُد» در پاریس و سردبیر تهران تایمز در گفت‌وگو با یورونیوز در توصیف ماموریت این مجله آنلاین خود به کار برده است.

آراز وقتی کودک بود از ایران مهاجرت کرد و در کشورهای مختلف ساکن بود. او اکنون تهران تایمز را با تمرکز بر مد و هنر ایرانی راه اندازی کرده که مخاطبان زیادی هم در شبکه‌های اجتماعی مختلف پیدا کرده است.

وُگ، گاردین و بسیاری مجلات دیگر او را به عنوان یکی از بهترین وبسایت‌ها درباره مُد ایرانی معرفی کرده‌اند، روزنامه لیبراسیون در این باره این‌طور نوشته است: «تهران تایمز به ما نشان می‌دهد که زنان ایرانی عاشق شیک پوشی هستند…فکل دهه شصتی دوست دارند و به سبک سوفیا لورن روسری سر می کنند.»

از خودتان بگویید در چه رشته‌ای در مُد و در کدام مرکز آموزشی تحصیل کرده‌اید و چرا اصلا مُد را انتخاب کردید؟

من آراز فضائلی طراح لباس هستم، در دانشگاه پارسونز که یک دانشگاه آمریکایی است تحصیلاتم را در رشته مُد شروع کردم و بعد هم یک دوره سه ساله را در دانشگاه اِسمُد که دانشگاهی فرانسوی است طی دو سال به پایان رساندم. هر دو این موسسات در پاریس هستند ولی فکر می‌کنم که این برایم تجربه جالبی بود که توانستم هم در سیستم آموزشی آمریکایی چیزهایی یاد بگیرم (که خیلی با فرانسوی متفاوت است) و هم در سیستم فرانسوی آموزش دیدم. دلیل انتخاب مُد هم هیجان انگیز بودن کارهایی است که ارتباط مستقیم با خلاقیت دارند ولی از آنجایی که شخصیتم یک جنبه مادی هم دارد و هیچ وقت دلم نمی‌خواسته کار هنری که نمی‌تواند از لحاظ اقتصادی آینده داشته باشد بکنم، مُد را انتخاب کردم که بعد البته متوجه شدم که یکی از سخت ترین رشته‌های خلاق برای پول در آوردن همین مُد است.

 چرا تهران تایمز را تاسیس کردید؟

من در دورانی که در دبیرستان و دانشگاه بودم تمام کلاس‌ها و دوره‌هایی که جنبه هنری و خلاق داشت و موضوع آن ارتباطی به تاریخ و فرهنگ و هنر ایران داشت برایم خیلی جالب بود و اینکه می‌دیدم که دوستان متفاوتی که از فرهنگ‌های مختلف داشتم یک حس اعتماد به نفس و افتخار از فرهنگشان (حالا به نوعی) دارند و بعد می دیدم جوانان ایرانی (به خصوص الان خیلی بهتر شده و این حرف مربوط به چند سال پیش است) وقتی با غربی ها حرف می زدند، انگار می خواستند خودشان را توجیه کنند و بگویند ما در ایران موسیقی هاوس گوش می دهیم و سوشی می‌خوریم و بعد این موضوع برای من حیف آمد چون به نظر من ایران یک کشوری است که کلی اِلِمان دست نخورده و جالب برای هنرمندان جوانش دارد و من دلم می‌خواست با کارم در حد توانایی خودم معرف فرهنگ کشورم باشم.

در تهران تایمز یک کار خیلی جالبی که می‌کنید این است که هنرمندان جوان و البته زنان موفق را معرفی می‌کنید، چرا زنان و اینکه معیارت برای انتخاب این افراد چیست؟

در همه‌ جای دنیا برای سال‌های زیادی تفکر اکثریت جامعه بر این بوده که حوزه مانور زنان باید به فعالیت‌هایی چون معلمی و پرستاری و یا به فضاهای خصوصی و درون خانه محدود باشد. زنان ایران هم در گذشته از این قاعده مستثنا نبوده‌ اند. خیلی از زنان ایرانی دیگر چندان پایبند به این چارچوب‌های متعارف نیستند و از آن‌‌ها فراتر رفته‌اند. از نظر من این حرکتی است که باید دیده شود و به آن بها داد. زنانی که خارج از چارچوب‌های بسته‌ی اجتماع نگاه می‌کنند و با زحماتشان الگویی برای زنان دیگر می‌شوند و به دیگران نیز جرات بیشتر برای باور در توانایی های خود می‌دهند تاثیر بسیاری در آینده‌ی دختران نوجوان می گذارند. من با دیدگاهی باز، زن امروز را انتخاب می‌کنم: زنان ایرانی از هر کجای دنیا با اهداف و افکار متفاوت ولی موفق. مثلا وقتی با خانم نایب (صاحب نایب ساعی) مصاحبه کردیم، انتقاد کردند که خانمی که رستوران سنتی‌اش را به ارث برده، چطور زن امروز است؟ مگر زحمتی کشیده؟ من به خانمی که ۳۰ سال پیش از پدر خودش خواهش کرده که خانه نشین‌ نباشد و در عوض در محیطی زمخت و مردانه کار کند احترام‌ می‌گذارم و او را زنی امروزی می‌بینم.

ادامه اسن مطلب را در سایت رسانه هدهد مطالعه کنید: 

https://hodhod.ca/%d8%aa%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%aa%d8%a7%db%8c%d9%85%d8%b2-%d8%b4%db%8c%da%a9-%d9%be%d9%88%d8%b4%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۰۰ ، ۱۵:۴۴
سمیرا مرادی

هشتم مهرماه در تقویم رسمی کشور به عنوان «روز بزرگداشت مولوی» ثبت شده است. وی در عرفان و سلوک سابقه‌ای دیرین داشت و چون اهل بحث و جدال نبود و دانش و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی می‌دانست نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظی؛ پرچم‌داران کلام و جدال با او مخالفت کردند. از جمله فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را علیه او برانگیخت.

شمس تبریزی در حدود سال ۶۴۲ قمری به مولانا پیوست و چنان او را شیفته کرد، که درس و وعظ را کنار گذاشت و به شعر و ترانه و دف و سماع پرداخت و از آن زمان طبعش در شعر و شاعری شکوفا شد و به سرودن اشعار پرشور عرفانی پرداخت. کسی نمی‌داند شمس تبریزی به مولانا چه گفت و چه آموخت که اینگونه دگرگونش کرد؛ اما واضح است که شمس تبریزی عالم و جهاندیده بود و برخی به خطا گمان کرده‌اند که او از حیث دانش و فن بی‌بهره بوده‌است که نوشته‌های او بهترین گواه بر دانش گسترده‌اش در ادبیات، لغت، تفسیر قرآن و عرفان است. مولانا در دوری شمس تبریزی ناآرام شد و روز و شب به سماع پرداخت و حال آشفته‌اش در شهر بر سر زبان‌ها افتاد.
 

روز و شب در سماع رقصان شد        بر زمین همچو چرخ گردان شد

 

آوازه این شاعر نامدار ایرانی مرزها را درنوردیده.در سال 97پرفورمنسی در سالن اسکارپترسون مونترال در کانادا با حضور 8 هنرمند بر روی استیج اجرا شد. این مراسم که مصادف بود با ولنتاین، بزرگداشتی نیز بر جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی از مشهورترین شاعران ایرانی پارسی‌‌گوی بوده است. مراسم عرفانی همراه با حضور دراویش (رقص سماع) و موسیقی تلفیقی در کنار هنرمندان صاحب نام که همه یکجا گرد هم جمع شده‌اند.

عشق وصل است، نه وصف. برای این‌که بدانیم عشق چه است و چه نیست، باید عاشق شویم: هر چه گویم عشق را شرح و بیان / چون به عشق آیم خجل مانم از آن / تشریف ده عشاق را پرنور کن آفاق را / بر زهر زن تریاق را چیزی بده درویش را / حضرت مولانا

پرفورمنسی که فراتر از تمام مرزهای فرهنگی و جغرافیایی است و تمام مرزهای بشری پشت سر گذاشته می‌شود و صدا خود مانند یک سازی است که بیلبورد آن را فراموش نشدنی می‌کند.

هنرمندان صاحب‌نامی همچون Sarah Pagé با هارپ نوازی، Mark Molner با سلو نوازی، Bertil Schulrabe نوازنده پرکاشن و دراویشی همچون خانم‌ها Tanya Evanson و Shraddha Daniel در کنار گروه ایرانی با حضور Showan Tavakol نوازنده کمانچه،  Behnaz Sohrabi نوازنده رباب و آواز، Amir Amiri نوازنده سنتور و با حضور Nirvan Fadaei Moghaddam که صحنه‌های بصری را خلق می‌کند.

مطالب این نوشتار برگرفته از منابع زیر است:

https://hodhod.ca/%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d9%88%d8%b5%d9%84-%d8%a7%d8%b3%d8%aa-%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%b3%d9%85%db%8c-%d9%87%d9%85%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86/

https://www.mizan.news/fa/news/226229/%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1-%D8%B4%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4 %D8%AA- %D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۰۰ ، ۱۳:۲۲
سمیرا مرادی

مجموعه‌ای از نامه‌های عاشقانه لئونارد کوهن خواننده و ترانه سرای کانادایی به ماریان آیلن در حراج کریستی 876 هزار دلار  فروخته شد.

 

مجموعه‌ای از نامه‌های عاشقانه لئونارد کوهن برای ماریان آیلن که الهام‌بخش او برای نوشتن قطعه So Long, Marianne بود، دو سال بعد از مرگ هر دوی آن‌ها به حراج گذاشته شد. نامه‌هایی که بازگوکننده عشق دهه 60 کوهن و ماریان آیلن بود و باعث شکوفایی کوهن از شاعر به خواننده و موزیسینی معروف شد.

کوهن و آیلن که دختری متولد نروژ بود، در سال ۱۹۶۰ با هم آشنا شدند. این دختر، الهام بخش چند آهنگ معروف کوهن از جمله «پرنده روی سیم» و «هی، هیچ راهی برای گفتن خداحافظی نیست» بود. بخش عمده‌ای از مکاتبات کوهن و آیلن توسط خانه آیلن عرضه شده و مربوط به حد فاصل 1960 تا 1979 بوده است.

برای مطالعه کامل این داستان به لینک زیر مراجعه کنید:

https://hodhod.ca/%d9%84%d8%a6%d9%88%d9%86%d8%a7%d8%b1%d8%af-%da%a9%d9%88%d9%87%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%82%d8%a7%d9%86%d9%87/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۰۰ ، ۱۶:۵۲
سمیرا مرادی