ارزیابی یک رابطه دوستی متشنج و پرتنش
فقط تو نه! بلکه هر دوی ما مهم هستیم: کمک برای ارزیابی یک رابطه دوستی متشنج و پرتنش
دو کارشناس توصیههایی را در خصوص سوالاتی که در این مواقع باید از خود و دوستانمان بپرسیم، ارائه میدهند.
سال گذشته دو چیز را برایمان به ارمغان آورد:
یک: تغییرات ایجاد شده در سطح جهانی به علت پاندمی
دو: گفتگوهای جدی و مشقت بار در خصوص مسائل اجتماعی و بیعدالتیها.
مکالماتی که برخی از ما با دوستان خود داشتهایم، تبدیل به چالشهایی تفرقهآمیز شده است. در حال حاضر مکالمات روزمره نسبت با سوالهای استاندارد قدیمی تغییرات زیادی داشته است:
در گذشته مکالمهها حول این موضوع میچرخید که «وقتی که آخر هفته همدیگر را دیدیم، دوست داری چه کار کنیم؟»
اما در حال حاضر حتی مکالمههای معمولی نیز در نهایت خستهکننده و طاقت فرسا به نظر میآیند، زیرا یکی سعی میکند تا شرح حالی از شرایط و وضعیت خود را ارائه دهد و شاید برای شما اینطور به نظر برسد که این برای میلیونمین بار است که دارد درباره علت اعتقادش به باور x، y و z در مورد پاندمی، نابرابری نژادی و تغییرات آب و هوایی صحبت میکند. و این لیست همینطور ادامه مییابد.
جای تعجب ندارد که با این موضوع روبرو شویم که همه روابط دوستانه ما برایمان مفید و کاربردی نخواهد بود. و به همین ترتیب، ما نیز ممکن است برای دوستانمان فرد مفیدی نباشیم. همین موضوع باعث میشود که افکاری در خصوص دوام یک رابطه در ذهن ما شکل ببندد.
بحث بر سر قضاوت کردن یا مورد قضاوت واقع شدن توسط دوستان نیست، بلکه میخواهم ارزیابی کنیم که آیا هر دو طرف یک رابطه دوستانه میتوانند به واسطه این دوستی نیازهای خود را برآورده سازند یا خیر؟
اگر اینطور نیست باید دست به چه اقدامی زد؟ به شخصه به عنوان یک زن سیاهپوست که در سال ۲۰۲۰ و دورههای پس از آن زندگی میکنم، از دریافت کمک برای واکاوی و بررسی دوستیهایم و نقشهایی که در هر یک از این روابط ایفا میکنم، استقبال میکنم.
به همین ترتیب از یک روانشناس بالینی و یک مربی فعال در حوزه عدالت نژادی خواستم تا نقطه نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارند. این دو متخصص میتوانند به بررسی چالشهای به خصوصی که در حال حاضر برخی از دوستان با آن مواجه هستند کمک کنند.
ارزیابی رابطه دوستی متشنج و پرتنش
زمانی که صحبت از ارزیابی کیفیت دوستیهایمان به میان میآید، راشل ریکتس، مربی فعال در حوزه عدالت نژادی و نویسنده، میگوید که ما باید با درک نیازهای خود، تصویر واضحی از پویایی روابطمان به دست آوریم.
این همان مفهومی است که او در کتابش با عنوان «بهتر عمل کنید: کنشگری معنوی برای مبارزه با برتری نژادی سفیدپوستان و بهبود زخمهای حاصلِ از آن» به آن میپردازد.
او میگوید: برای برداشتن قدم اولِ این مسیر باید همانطور که روابطمان را بررسی میکنیم، نگاهی طولانی و صادقانه به خودمان نیز بیاندازیم.
ارزشهای من در زندگی شامل چیزهایی میشود؟
آیا این ارزشها با ارزشهای دوستم همسو و هم جهت میباشد یا خیر؟
بعد از وقت گذراندن با این شخص چه احساساتی را تجربه میکنم؟
چه کسی در این دوستی قدرت و امتیازات بیشتری دارد؟
این دو مورد چگونه و در چه مواقعی نمود پیدا میکند؟
این موارد از چه طریقهایی میتواند به خودم و یا دوستم آسیب برساند؟”
جولی اریکسون روانشناس بالینی مستقر در تورنتو خاطرنشان میکند که ارزیابی روابط یک رویکرد کلیدی است و فکر میکند که در واقع ما به طور منظم این ارزیابیها را انجام میدهیم.
اریکسون میگوید:
«باید به این مورد اعتراف کنیم که ممکن است به طور ضمنی، کیفیت دوستیهایمان را بیشتر از آنچه که در ذهنمان هست ارزیابی کنیم. اما یک روش کاربردی این است که برخی از این قوانین ضمنی دوستی را صریح و آشکار بیان کنیم تا بتوانیم به صورت واضح نیازهای خود را ارزیابی کنیم و علاوه بر آن، این موارد را به افراد دیگر نیز منتقل کنیم.»
انتظارات موجود در روزهای سخت
همانطور که اغلب از آن یاد می شود، اگر سال ۲۰۲۰ سالی بیسابقه بوده است، پس چالشها و سختیهای بیسابقهای را نیز به همراه داشته است. اریکسون میگوید که با توجه به این موضوع، در چنین مواقعی کدامیک از انتظاراتی که از دوستانمان داریم، واقعی است؟
درست است، قطع به یقین تغییر، واقعی ترین انتظار موجود است.
او ادامه میدهد:
«اگر ما قادر بودیم که در این مدت به دوستان خود به عنوان یک منبع حمایتی نگاه کنیم، روابط دوستانهمان میتوانست نزدیک و نزدیکتر شود. برای برخی از مردم، معنای دوستی میتواند غیر صمیمیتر باشد. شاید این احساس عدم صمیمیت از دوری و فاصله فیزیکی یا مثلاً به دلیل بیمیلی افراد برای درخواست و جستجوی حمایت از دیگران باشد؛ یا شاید هم به دلیل اختلاف نظر در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی حیاتی پیش آمده در این مدت، روابط دوستانه و دوستیها کمی بیشتر دچار تفرقه و عدم صمیمیت شدهاند.»
ریکتس صرف نظر از حال حاضر، به اهمیت دوستیهایی اشاره میکند که تمامیت ما را ارج مینهد.
وی میگوید که مهم نیست الان چه سالی است، همه ما سزاوار دوستیهایی هستیم که به کمال شخصیت ما، از جمله تجربیات زیسته، روایات و سبقه تاریخی اجدادی ما و همچنین به تأثیری که برتری نژادی سفید پوستان، افکار نژاد پرستی ضد سیاه پوستی و سایر اشکال ظلم و ستم سیستماتیک بر زندگیهای ما دارد و به ویژه به کسانی که بیشتر تحت ستم آن سیستمها قرار گرفتهاند، احترام بگذارند.
او در مورد این واقعیتِ موجود کاملا رک و بی پرده سخن میگوید و اذعان میدارد که بیان صریح و واضح این انتظارات میتواند به معنی آن باشد که برخی از دوستیها شانس ادامه پیدا کردن را خواهند داشت و برخی به پایان خواهند رسید.
«من به عنوان یک زن سیاهپوست عجیب و غریب و چند نژادی یاد گرفتهام که قرار نیست در دوستی با زنان سفیدپوست آرامش و راحتی سفیدپوستان در اولویت من باشد و در نتیجه این طرز تفکر، بیشتر این روابط دوستانه، ادامهدار نبوده است.»
تفاوت عقاید در مقابل تفاوت ارزشها
اما اگر موضوع صرفا بر سر اختلاف نظر و عقاید نباشد چه کنیم؟
وقتی از تفاوت موجود در نحوه نگرش و تجربه هر یک از شما نسبت به مسائل اصلی سال گذشته آگاه میشوید، در نهایت این دوستی متشنج و پرتنش برایتان چه معنایی پیدا میکند؟ از نظر کارشناسانِ ما، جواب این سوال به عوامل گوناگونی بستگی دارد.
برای اریکسون مهم است که بداند این تفاوتها به چه اندازه است و عقاید دو طرف چقدر با یکدیگر فاصله دارد.
او میگوید: «صرف نظر از اینکه تفاوت و اختلاف نظر شما در خصوص چه مواردی است، که مثلا به اختلاف در عقاید، علایق یا ارزشهای شما برمیگردد، موضوع مهمتر مربوط به میزان این تفاوتها و اختلافهای موجود است، اینکه چگونه در مورد تفاوتهای موجود با یکدیگر به گفتگو میپردازید و اینکه دوستی شما تا چه اندازه تحت تاثیر این تفاوتها قرار میگیرد.»
ریکتس اذعان میدارد که وقتی صحبت از تفاوت عقاید و ارزشها در خصوص موارد ضد نژادپرستی به میان میآید، هیچ راه گریزی مطرح نخواهد بود.
او میگوید:
«اگر یکی از نزدیکان من استدلالی ارائه دهد یا موضعی داشته باشد که تجربه زیسته من به عنوان یک فرد ستم دیده یا هر فرد مظلوم دیگری را انکار کند، پس این چیزی نیست جز انکار من یا انسانیت همهی افراد مورد ستم واقع شده. این صرفا یک عقیده نیست بلکه یک عمل خشونت آمیز است.»
هر دوی کارشناسان بر این باورند که شاید حفظ دوستیهایی که در آن صحبت از موضوعات تفرقهانگیز ممنوع اعلام شده است ممکن باشد، اما این دوستی متشنج و پرتنش برای دو طرف رابطه مفید نخواهد بود.
ریکتس ما را تشویق میکند که عمیقا به معنای این جمله فکر کنیم.
او میگوید:
«اگر شما سیاه پوست، بومی یا رنگین پوست هستید، من با قاطعیت از شما میخواهم که با افرادی که حاضر نیستند درباره موضوعاتی که جزئی از انسانیت شما بوده و برای آزادی جمعی ما حیاتی است به گفتگو، تصدیق و یا اقدام و عمل بپردازند، هرگز دوستی نکنید. هر موضوع شخصی ما، سیاسی نیز هست. چه در مورد مسائل مرتبط با نژاد و نژادپرستی گفتگو کنید و چه نکنید، هر روز با آن درگیر خواهید بود، حتی در روابط دوستانه.»
اریکسون در خصوص زمانی که دوستان تصمیم میگیرند حد و مرزها را مشخص کنند، توصیههایی را ارائه می دهد.
او میگوید: «اگر میخواهید حد و مرزی را در خصوص موضوعی ایجاد کنید، میتوانید هدف مورد نظر را در ادامه این جمله بیان کنید: من احساس میکنم در مواقعی که در مورد موضوع x با هم اختلاف نظر داریم، نسبت به تو احساس صمیمیت لازم را ندارم و حس غریبگی به من دست میدهد. من همواره از شنیدن نظراتت خوشحال میشوم، اما آیا اشکالی ندارد که فعلاً از گفتگو درباره موضوع x فاکتور بگیریم؟»
دوستی متشنج و پرتنش را متوقف ساخته و یا آن را کنار بگذارید
آیا در روابط دوستانه میشود برای مدتی مرخصی گرفت و رابطه را کنار گذاشت؟ اگر به آن نقطه برسیم، آیا باید برای همدیگر آرزوی خوشبختی کنیم و رابطه را کنار بگذاریم؟
ادامه این مطلب را میتوانید در سایت رسانه هدهد، به آدرس زیر، مطالعه کنید:
http://ادامه این مطلب را میتوانید در سایت رسانه هدهد، به آدرس زیر، مطالعه کنید: